به گزارش کودک پرس، حجت الاسلام سید محمد حسینیان در نشست ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر شهرستان دامغان : زیبنده شهرستان دامغان نیست که ما شاهد متکدیان و کودکان کار باشیم و در خیابان ها به بهانه دریافت کمک برای شهروندان مزاحمت ایجاد کنند و انتظار آن است که بهزیستی و شهرداری در این راستا با برنامه ریزی و جمع آوری این افراد اقدام کنند.
متن بالا بخشی از سخنان امام جمعه دامغان در این جلسه است که طی چند روز گدشته برگزار شد .
دیشب (سه شنبه ) که رحمت الهی شهر را جلا داده بود و همه به خیابان ها آمده بودند تا حالی تازه کنند ، به ناگاه تصویری در حاشیه میدان شهداء ، بارش نم نم باران را از یادم برد و یاد جملات امام جمعه محترم افتادم.
گوشه ای از میدان توقف کردم ، بخار شیشه را با دست پاک کردم ؛ آری درست دیده بودم ، دخترکی در حال کار کردن و دست فروشی بود اما آنچه بیشتر متعجم کرد و باعث شد از خودرو پیاده شوم و به طرف اش بروم ، لباس مدرسه ای بود که بر تن داشت.
نام اش زهرا بود و مشغول فروش دستمال کاغذی جیبی بر روی پله های یک بانک ، روبرویش هم صندوق صدقاتی بود .
از روپوش لباسش پرسیدم گفت : صبح ها در مدرسه بنت الهدی درس می خوانم و عصر ها تا تاپایان شب کار می کنم .
دلیلش را پرسیدم گفت : اهل زابل با شش خواهر و برادر هستیم که پدرم در خانه است و کار نمی کند ، نمی دانم هم چرا کار نمی کند ولی من باید 10 هزار تومن دربیاورم تا بتوانم به خانه بروم .
در حین همین گفتگو ها بود که خانمی رهگذر هم توجه اش جلب شد ، برایش کمی تنقلات خرید و گفت : آقا شما مواظبش باشید من عجله دارم باید بروم ولی هوا خیلی سرد است !
گفتم خیالتان راحت ، من خبرنگارم ، ولی خودم را سرزنش کردم که چه خبرنگاری که فقط از گل و بلبل می گوید.
هر چه اصرار کردم بیا تو را برسانم ، نیامد که نیامد ، سرما هم بر او تاثیری نداشت ، اخر گفت ده تومن بده تا بروم ، تازه فهمیدم سرما را به گرمای تنبیه پدر و مادر ترجیح می دهد .
ده تومن را از همان خودپرداز بانک پشت سرش گرفتم و رفت …
اما آن شب من بودم ، امشب کیست ؟
براستی په کسی مقصر است ؟ شاید من که احتمالا امشب هزینه اعتیاد پدر و مادرش را تامین کردم یا مسئولین بهزستی ، شهرداری ، فرمانداری و… ولی آنچه مهم است او روز ها درس می خواند و شب ها کار می کند!
بهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند به تنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد.
متاسفانه کودکان کاری که به منظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز میمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوء تغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همه جانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار بهNGOها برای حمایت و پوشش باشد.
منبع: دانا
ارسال نظر