موقعیت فعلی شما : خانه/دسته بندی نشده
12367
۲۶ آبان ۱۳۹۵

بی کفایتی برخی ازپزشکان

فراموش نکنید«دکتر شیخ» هم دکتر بود و فرشتگانی چون او در این صنف کم نیستند. اما جماعتی در این میان هستند که با عملکرد زشت و ناصوابشان همه را بدنام می‌کنند. باید برای نجات مردم و نجات جامعه پزشکی از این‌ها هر چه زودتر کاری کرد.

به گزارش کودک پرس , نوزاد ده ماهه ما سرفه می‌کرد، رفتیم کلینیک تخصصی کودکان در نزدیکی منزلمان در بولوار وکیل‌آباد. پزشک متخصص و انتظار ویزیت آنچنانی و… گفتند: حساسیت است دارو دادند.
بعد از چند روز همچنان سرفه می‌کرد. رفتیم همانجا، یک متخصص دیگر و باز گفتند حساسیت است و تقریبا مشابه داروهای پیشین و البته از نوع خارجی تجویز شد.
در این مدت سرفه‌های اولیه داشت و نوزاد حالش به وضوح بدتر می‌شد، یکی دو شب بعد تب بچه بالا گرفت و بی‌قراری‌هایش شدید شد.
نصف شب رفتیم همانجا و متخصص نوزادان و ویزیت آنچنانی و… نوبت ما شد.
وارد اتاق شدیم. آقای دکتر با گوشیش مشغول بود. بدون نگاه کردن به ما پرسید، مشکل چیه؟ گفتیم تب داره و نگذاشت جمله ما تمام بشود. پرسید از کی؟ گفتیم از سر شب ولی… اجازه کوچک‌ترین توضیح نمی‌داد. یک گوشی گذاشت و یک چراغ انداخت توی گوش بچه و نسخه را نوشت.
حین نوشتن، گفتم: آقای دکتر ما قبلا سه بار نزد همکاران شما اومدیم… باز حرف ما را قطع کرد و گفت: از سر شب سه‌بار؟ گفتم: خیر در… باز حرف مرا قطع کرد و گفت: خوب قبلا اومدین که اومدین… نسخه را داد دستم کلا چهل و یک ثانیه شد. پرسیدم آنتی بیوتیکه؟ گفت: نه… و اشاره کرد برویم.
در داروخانه فهمیدم جناب متخصص شربت استامینوفن نوشته و یکی دو داروی معمولی که خود من هم با همین حد از دانش پزشکی قبل از مراجعه فکر می‌کردم بروم آن‌ها را از داروخانه بگیرم. گفتم بچه را به خاطر شربت آوردیم اما حتی تب بچه را اندازه نگرفت ببیند مبادا
در حد خطرناک و اورژانسی باشد. دفترچه را داد دست ما و باز مشغول ارسال و دریافت پیام در گوشی‌اش شد.
ویزیتش تقریبا ثانیه‌ای هزار تومان برای ما هزینه برداشته بود. نزدیک صبح تب بچه که حالا داشت یازده ماهه می‌شد و سه متخصص یک کلینیک تخصصی دوبار او را ویزیت کرده بودند و داروی مشابه داده بودند و اما درمان نشده بود، بالا گرفت و حالش خیلی بد شد.
اول صبح به یک دوست پزشکم که ساکن شیراز است، زنگ زدم. چند سوال پرسید. گفت: پیراهن بچه را بالا بزنیم و از شیوه نفس کشیدن و انقباض عضلات شکمی‌اش پرسید و از اشتها و… سوالاتی که یک موردش را پزشک متخصص دیشب نپرسید. اصلا از ما چیزی نپرسید و نگذاشت خودمان هم چیزی بگوییم.
بگذریم.
بعد از این پرسش و پاسخ‌ها این دوست دکتر ما گفت: حال بچه اورژانسی است. فوری او را به درمانگاه برسانید. رفتیم به کلینیک امام رضا(ع) در خیابان قرنی.
یک پزشک عمومی صبور و مهربان آنجا بود. با دقت بچه را معاینه کرد، گفت: عفونت کرده و… قصه مراجعه به متخصص نوزادان در چند ساعت قبل را گفتم با حیرت گفت: چطور در حلق کودک این همه خلط و عفونت را ندیده و… آمپول و آموکسی کلا و… در جا استفاده شد و تلویحا گفت: اگر نیامده بودید و به همان داروها و دستور اکتفا می‌کردید، خدا می‌داند چه به سر بچه می‌آمد.
این مقدمه را گفتم تا مسئولان محترم دریابند، عامه مردم تا چه اندازه در برخی موارد بی‌پناهند. الان من باید چی‌کار کنم؟ بروم شکایت کنم؟ چه کسی حرف مرا باور می‌کند نظر به موارد مشابه حتی ممکن است کار به محکومیت خودم منجر شود. چرا که نهادی که باید مرجع احقاق حق من باشد، همکاران خود همان جناب دکترند. از قدیم پدرمادرهای ما می‌گفتند: الهی پایت به کلانتری و مطب دکتر‌ها نرسد، چرا تعداد نه‌چندان کم از پزشکانمان این‌جوریند؟
حال آنکه طبق تمام آمارهای موجود دستمزدشان از قریب به اتفاق دیگران با همان سطح و حتی چندبرابر سطح تحصیلی آن‌ها بیشتر است. حال آنکه طبق آمارها در چند سال اخیر بیشتر چندبرابر دیگر مشاغل نرخ ویزیت آن‌ها افزایش یافته… نصف شب ما برای تب بچه به آن پزشک پناه آورده بودیم.
اما او حین بازی با گوشی حتما تب بچه را کنترل نکرد. انگار ما آمده بودیم فقط پول ویزیت راتقدیم کنیم و فورا از اتاقش خارج شویم. اگر به تشخیص او اکتفا کرده بودیم… حتی فکرش هم مرا وحشت‌زده می‌کند. این ملت عیال‌ا… هستند.
به عنوان روزنامه‌نگار وقتی پای درد و دل ملت از برخی دکترها می‌نشینم، حیران می‌شوم. چرا پس از این همه سال، سازوکاری برای نظارت درست بر این شغل و صنف پیش‌بینی نشده است؟ این همه گلایه و انتقاد و نارضایتی و… اما آیا چند پزشک کارشان به محاکمه و محکومیت کشیده است؟ ادامه این روال چه بر سر مردم می‌آورد؟ به گمانم قوه‌قضائیه باید یک راهکار ویژه برای مراقبت از مردم در این زمینه بیندیشد. مثلا بازرس‌هایی که نظیر دیگر صنوف، ناشناس به این‌ها هم مراجعه کنند و مچ متخلفانشان که بیمار را فقط به چشم یک اسکناس درشت می‌بینند، گرفته و چند نفرشان را ادب کنند تا بعضی از این‌ها جرئت نکنند این طوری با جان و مال مردم بازی کنند.
فراموش نکنید آن فرشته‌ای که تلفنی مرا راهنمایی کرد و آن پزشک عمومی که با مهربانی تمام فرزندم را درمان کرد هم دکتر بودند.
فراموش نکنید«دکتر شیخ» هم دکتر بود و فرشتگانی چون او در این صنف کم نیستند. اما جماعتی در این میان هستند که با عملکرد زشت و ناصوابشان همه را بدنام می‌کنند. باید برای نجات مردم و نجات جامعه پزشکی از این‌ها هر چه زودتر کاری کرد.

منبع:خبرگزاری شهرآرا آنلاین

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

آخرین اخبار