آتشنشان فداکار گفت: ماسکم را که به صورتش گذاشتم، چشمان کوچکش را کمی باز کرد. در آن لحظه باید سریع مادر و کودک را خارج میکردم تا اتفاق بدتری رخ ندهد. از آن تونل دود و آتش که پایین آمدیم و به اکسیژن رسیدیم مادر کودکش را به آغوش کشید و دستان دعایش را به آسمان برد برای من هم همین دعا کوچک و تشکر کافی بود.