زمینه تربیت فرزند قبل از تولد2

به گزارش کودک پرس   فصل سوم. وراثت چقدر در زندگی ما نقش دارد

پدر ومادر دخالت در سعادت و شقاوت فرزند خود دارند.از قرآن وروایات واهل بیت(علیه السلام) وتاریخ وتجربه می توان این را فهمید.پدر و مادر بی تفاوت در تربیت در بدبختی اولاد تأثیر عجیبی دارند.از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)روایت شده:«السعید سعید فی بطن امه والشقیّ من شقی فی بطن امه».معنای روایت این است که دل مادرزمینه ساز برای سعادت ویا شقاوت بچه است. «مرحوم فیض(ره)در تفسیر صافی ذیل آیه ی شریفه:(هوالذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء)روایتی را نقل می کند که برای همه مخصوصاً پدر ومادر ها تکان دهنده است.می فرماید:«وقتی دو ملک مصور آمدند که بچه را تصویر وصورت بندی کنند خطاب می شود به آن دو ملک که نگاه کنید به پیشانی مادر و سرنوشت این بچه را از آنجا برداشت کنید و آنچه در پیشانی مادر است همان را قضا و قدر و سرنوشت این بچه قرار دهید بعد خطاب می شود بداء هم برای من قرار بدهید.قضاو قدر تعلیقی است، در پیشانی مادر برای بچه و آن دو ملک همین کار را می کنند مقدرات این بچه را سعادت وشقاوت این بچه را سرنوشت این بچه را از پیشانی مادر می گیرند و در پیشانی بچه می نویسند و برای پروردگار عالم بداء قرار می دهند». الوالد سر علی ،پسر شیره کشیده ی پدرش است یعنی اگر پدر ومادرش با فضیلت باشند اوهم با فضیلت است واگرصاحب فضیلت نباشنداوهم صاحب فضیلت نیست.»(4)آیه ی شریفه می فرماید:«والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذی خبث لا یخرج الا نکداً»این تشبیه معقول به محسوس است یعنی می خواهد یک مطلب معقولی را برای ما نزدیک به فهم کند لذا در قالب یک امر حسی می فرماید:زمین آبادخوب حاصل می دهد اما زمین شوره زار حاصل نمی دهد،یعنی این دل مهذب خیر از آن سرچشمه می گیرد و دل ناپاک هیچ خیری در آن نیست،شاید معنای دیگرش این باشد که پدر ومادر با فضیلت اولاد آنها با فضیلت وبا تقوا هستند وپدر ومادر بی عفت اولاد آنها بی تقوا هستند.

فصل چهارم. چگونه می شود بر وراثت غلبه کرد

 «توصیه های اسلام برای پیشگیری از انتقال صفات ارثی ناپسند: برای جلوگیری از پیدایش فرزندان فاسد و ناقص، اسلام توصیه هایی کرده است:      الف) درانتخاب همسر: اسلام شروطی را در انتخاب همسر معرفی کرده است. برخی از این شروط بقدری مهمند که اگر شخص بعد از ازدواج متوجه آن صفت در همسرش بشود می تواند عقد ازدواج را به هم بزند وحتی احتیاج به طلاق هم ندارد مانند جنون و دیوانگی. همچنین اسلام از ازدواج با احمق و شارب خمر بر حذر داشته تا حدی که مثلاً امام صادق (علیه السلام) فرموده است: کسی که دختر خود را به همسری مرد شرابخوار درآورد، با این کارش قطع رحم کرده است.» (5) ب) در هنگام انعقاد نطفه: وقتی که نطفه از پدر به رحم مادر منتقل می شود به چند نکته باید توجه داشت باشیم: « اول-اینکه خداوند برای ما غریزه ی شهوت را قرار داده واین یک نعمت از طرف خداوند است و ما باید به بهترین نحو از آن استفاده کنیم و این دستور را خداوند داده که ازدواج کنید و صاحب فرزند شویم زیرا پیامبران و ائمه ما نیز همین طور بودند حتی پیامبر بر زیادی امت خود بر دیگر امت ها مباهات می کند پس به دستورات آنها در این موارد عمل می کنیم. برای مثال به دو روایت زیر توجه کنید: ازعبدالملک بن عمرروایت شده است که مردی خدمت پیغمبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدعرض کردای رسول خدا! آیا با فلان (که ظاهراً زنی زیبا و نازا بود) ازدواج بنمایم؟ حضرت فرمود: نه. آن مرد رفت و مرتبه سوم آمد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: زن سیاه زاینده نزد من بهتراست از زن زیبای نازا سپس فرمود: مگر نمیدانی که من به کثرت شما بر سایر امت ها مباهات میکنم؟ حتی اینکه فرزند سقط شده با غضب و ناراحتی بر در بهشت می ماند به اومی گویند برو به بهشت، می گوید: تا پدر و مادرم نروند من پا در بهشت نمی گذارم و در مورد پدر و مادر شفاعت و وساطت می کنم و شفاعتش مورد قبول خداوند واقع می شود و پدر و مادرش نیز به بهشت می روند.» (6) « روایت دوم در عصر پیامبر یکی از اصحاب تصمیم گرفت زاهد بشود دست از همه چیز دست کشید، تصمیم گرفت که دیگر غذای لذیذ نخورد، با زن تماس نداشته باشد و با جامعه تماس نداشته باشد، خانه و کاشانه ی خود را رها کرد و به بیابان رفت. زن عثمان ابن مظعون پیش عایشه آمد، عایشه دید که این زن شوهر دار است ولی خود را زینت نکرده؛ عایشه از او پرسید: مگر شوهر نداری؟ گفت: بله. گفت: اگر شوهر داری چرا زینت نکردی. گفت: راستش این است که شوهر من با من تماس ندارد، تصمیم گرفته با من تماس نگیرد، عایشه به پیامبر این جریان را خبر داد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد آمد در حالی که یک طرف عبا روی زمین کشیده میشد و بر منبر رفت و بر پله اول منبر ایستاد و مردم را جمع کرد و فرمود مردم من که پیامبر شما هستم غذای لذیذد می خورم، این غریزه تمایل به غذا را ارضاء می کنم.؛من که پیامبر شما هستم با زن تماس دارم غریزه ی جنسی را ارضاء می کنم؛من که پیامبر شما هستم با جامعه تماس دارم و آن غریزه را ارضاء می کنم،«فمن رغب عن سنتی فلیس منی»هرکه از سنت من روی گردان شود از من نیست.» (7) دوم- به واجبات ومستحبات و محرمات ومکروهات زناشویی در هنگام انعقاد نطفه توجه داشته باشند: از نظر روایات ما بایستی در آن وقت توجه به خداوند داشته باشیم برای همین دستور داده شده نماز خونده شود و بعد از نماز دعا کنیم برای همین «مستحب است قبل از نزدیکی کردن دو رکعت نماز بخواند و پس از آن دعا کند به این صورت که پس از ستایش خداوند متعال و صلوات بر پیامبر و خاندان او بگوید«خدایا الفت و دوستی و محبت و رضایت این زن را روزی من کن و مرا به واسطه او خشنود گردان و میان ما به بهترین شکل و مأنوس ترین الفتی جمع گردان، زیرا تو حلال را دوست می داری و حرام را ناپسند می شماری» و یا دعایی دیگری بخواند و زن نیز همین کار را انجام دهد، بنابراین پس از کسب طهارت دو رکعت نماز بخواند و به مضمون دعاهایی که مرد خوانده است او نیز دعا کند و مستحب است مرد دست خود را بر ناصبه [ناصبه عبارت است از قسمت جلوی سر که میان دو سفیدی قرار گرفه که در دو طرف پیشانی است] زن بگذارد و هنگامی که زن بر مرد وارد می شود این دعا را بخواند خدایا طبق دستور قرآن تو با این زن ازدواج کردم و در امانت تو او را گرفتم و با کلمات تو او را بر خود حلال ساختم. پس اگر برای من در رحم او فرزندی مقدر کردی او را مسلمانی سالم و صالح قرار بده و شیطان را در نطفه او با من شریک مگردان.»(8)که پروردگار عالم نسل ما را مبارک کند؛و دستور داده شده «در آن وقت متذکر خدا باشیم هم از نظر دل و هم از نظر زبان وحتماً باید «بسم الله الرحمن الرحیم»گفته شود و حتی در روایات می خوانیم اگر«بسم الله الرحمن الرحیم»گفته نشود شیطان شریک می شود واگر توجه به خدا نداشته باشد بلکه مرد با فکر زن نا محرم با زنش همبستر شود وزن با فکر مرد نامحرم با شوهر همبستر شود این فکر شیطانی روی بچه اثر می گذارد و این بچه شرک شیطان می شود.در قضاوت های حضرت علی می خوانیم، زنی بچه ای به دنیا آورده واین بچه سیاه چهره شد در صورتی که پدر ومادرش هر دو سفیدچهره بودند مرد ادعا کرد که این بچه مال من نیست و کمکم کار به دادگاه امیرالمؤمنین رسید؛امام از نحوه ی صحبت کردن ظاهری زن دیدند که او عفیفه است. بعد از صحبت ها حکم نمودند که این بچه مال مرد است و فرمودند آیا در آن اتاق که انعقاد نطفه انجام شد عکس سیاهی وجود نداشته؟ گفتند: بله. امام فرمودند در هنگام انعقاد نطفه توجه مرد یا زن که به آن عکس بوده است این توجه روی نطفه اثر گذاشته و پسر شما را سیاه چهره کرده است.همان توجه به عکس سیاه چهره روی بچه اثر گذاشت،»(9)حال اگر مرد باتخیل زن دیگر با زنش همبستر شود یا زنی با تخیل و وسوسه شیطانی با شوهرش همبستر شود اگر در آن وقت انعقاد نطفه شود فوق العاده خطرناک است،و معنای شریک شیطان همین است. «خداونددرباره نقش شیطان دراموال واولادانسان هاچنین می فرماید: «وَشارکهم فی الاموال والاولاد»:«دراموال و فرزندان آنان شرکت کن»راجع به کسانی که شیطان در نطفه آن هاشرکت جسته،روایاتی ازمعصومان(علیه السلام)دراین باره واردشده است:که به بعضی ازآن هااشاره می کنیم. فَحّاش امام صادق(علیه السلام)فرمود:از نشانه های شرکت شیطان در نطفه بعضی از انسان ها که تردیدی در آن نیست،این است که شخص بدزبان باشد. ازآن چه می گوید،وازآن چه دربارۀاومی گویند،باکی نداشته باشد،(وناراحت نشود).نیزآن حضرت از رسول خدانقل می کند:هرگاه مردی رادیدید که باکی نداردازآن چه می گویدوازآن چه به اوگفته می شودپس به درستی که نطفه او از زنا یا ازشرکت شیطان بسته شده است.نگفتن بسم الله موقع جماع وقتی انسان می خواهدباعیال شرعی خودنزدیکی کندباید«بسم الله»بگویدتاشیطان ازآنجافرارنماید،اگر«بِسْمِ اللّه» نگوید،شیطان درآنجاحاضرمی شودوباآن مردهمکاری کرده ودرنطفه اوشرکت می کند.جماع دراول ونیمۀ ماه امیرالمؤمنین(علیه السلام)فرمود:اگریکی ازشمابخواهدباعیال خودنزدیکی کند،بایداول ونیمه ماه نباشد؛زیراشیطان هم،دراین دوزمان می خواهدصاحب فرزندشودکه می آیدوباانسان درجماع شرکت می کند.اگرفرزندی ازآنان به وجودآید شیطان درآن شریک است. شیطان زاده: یزیدبن معاویه یکی دیگراز شیطان زاده هاکه ازخون ریزی بسیار لذّت می بردوخون هزاران انسان پاک وبی گناه رابرزمین ریخت وبهترین افراداین عالم(حسین،فرزندان،برادران ویاران آن حضرت)رابه کشتن دادوبرای ارتکاب این عمل ننگین افتخارهم می کرد ، یزید پسرمعاویه پسرابوسفیان(که نفرین و عذاب خدابراووپدرواجدادش باد)بودکه به قول امام حسن مجتبی(علیه السلام)اوازاولاد شیطان بوده است.ازابن عباس دراین باره چنین نقل شده است که:روزی امام حسن مجتبی(علیه السلام) با یزید پسر معاویه نشسته بودند و خرما می خوردند.یزید پلید رو به سوی امام نمود و عرض کرد:ای حسن بن علی!من از وجود تو خوشم نمی آید و تو را بسیار دشمن دارم.آن حضرت فرمود:پس دراین صورت بدان که شیطان ملعون باپدرت درنطفۀ توشرکت کرده است وتوازهردوی آن ها به وجود آمده ای!این دشمنی وکینه راازشیطان به ارث برده ای. از این بالاتر،بدان که شیطان باحرب جدبزرگ تودرجماع شرکت کرد و صخر جَدّ دیگر تو از آن زاده شده است.ازاین جهت بودکه جدتوباجدم رسول الله دشمن بودوتوهم الان بامن دشمنی.»(10) «و بعضی از مکروهات نزدیکی با همسر عبارتند از:اول-در وقت ظهرنزدیکی کند،به استثنای ظهر روز پنجشنبه،زیرا روایت شده که فرزندی که در وقت ظهر روز پنجشنبه نطفه اش منعقد گردد تا زمان پیری او شیطان به وی نزدیک نمی شود.دوم-درحالی که به فرج زن نگاه می کند نزدیکی کند.درروایت آمده است نگاه کردن به عورت زن هنگام جماع باعث نابینایی فرزند می شود. سوم-شب اول هر ماه وشب نیمه هر ماه نزدیکی کند.در وصیت پیامبر آمده است که:یا علی،در اول و وسط و اخرز ماه با همسر خود نزدیکی نکن زیرا جنون و جذام و فلج اعضاء زود به سراغ همسر یا فرزند او می آید.و امام صادق می فرماید:مکروه است برای مرد که در شب اول ماه و وسط و آخر ماه با همسر خود نزدیکی کند زیرا کسی که این کار را بکند بچه او دیوانه به نیا می آید؛آیا نمیبینی بیشترین زمانی که شخص دیوانه دچار غش می شود اول ووسط وآخر ماه می باشد.چهارم-مرد یا زن به هنگام برخورد دو ختنه گاه با یکدیگر صحبت کنند مگر اینکه نام خداوند را بر زبان جاری سازند؛و دلیل کراهت روایت امام صادق(علیه السلام) است که فرمود:«هنگام برخورد دو ختنه گاه با یکدیگر،از صحبت کردن بپرهیزید،چرا که این کار سبب لال شدن فرزند می شود و کراهت صحبت کردن از طرف مرد شدیدتر است زیرا در وصیت پیامبر به علی(علیه السلام)آمده است که:«یا علی به هنگام نزدیکی سخن مگو زیرا اگر میان شما فرزندی مقدر شده باشد از تولد یافتن به صورت لال ایمن نیست.پنجم-پس از احتلام و قبل از اینکه شخص غسل کرده یا وضو بگیرد نزدیکی کند زیرا پیامبر فرموده اند:«مکروه است که مرد با همسر خود نزدیکی کند در حالی که محتلم شده باشد[یعنی در خواب دچار جنابت گردیده باشد]مگر اینکه از احتمالی که دیده است غسل نماید،پس اگر[بدون انجام غسل]آمیزش کند و بچه او دیوانه به دنیا بیاید فقط باید خودش را سرزنش کند.ششم-نزدیکی کردن در حضور کسی که آنان را می بیند به گونه ای که عورت زن وشوهر را نبیند[اما اگر عورت دیده شود جماع در چنین حالی حرام است]،و دلیل کراهت روایتی است که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند:«قسم به خدایی که جانم در دست اوست اگر مرد با زن خود نزدیکی کند در حالی که در اتاق،بچه ای بیدار باشد که آنان را می بیند و سخن آنها را ونفس های آنان را می شنود این بچه هرگز رستگار نخواهد شد،زیرا اگر آن بچه پسر باشد عاقبت زناکار خواهد شد و اگر دختر بچه باشد گرفتار زنا می گردد.هفتم-در حال عریان بودن نزدیکی کند.هشتم-پس از غروب تا فاصله زمانی که سرخی طرف مغرب از بین می رود نزدیکی کند.نهم-روبه قبله و پشت به قبله نزدیکی کند.دهم-در شبی که ماه بگیرد نزدیکی کند.یازدهم-در روزی که خورشید بگیرد نزدیکی کند.دوازدهم-به هنگام وزیدن بادهای زرد یا سیاه نزدیکی کند.سیزدهم-در هنگام آمدن زلزله نزدیکی کند،زیرا امام باقر(علیه السلام) فرموده است:«قسم به خدایی که محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را به نبوت برگزید ورسالت را به او منحصر کرد واو را به منظور کرامت برگزید چنان نیست که یکی از شما در یکی این اوقات[خسوف،کسوف،وقت وزیدن باد زرد یا سیاه،و وقت زلزله]با همسر خود نزدیکی کند و فرزندی روزی او شود که در آن فرزند روشنی چشم ببیند» .[و آن فرزند عاقبت به خیر نخواهد شد]»(11)سوم-«غذای حلال وحرام است. غذای حلال در آن وقت تاثیر بر بچه دارد چنانچه که غذای حرام در شقاوت اولاد تاثیر عجیبی دارد.در روایت می خوانیم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:«مومن حرام را رد کند و خود را به خوردن مال حرام آلوده نسازد این کار معادل هفتاد حج مقبول است زیرا به واسطه،یک لقمه حرام ممکن است انسان شرک شیطان شود و بچه را آلوده کند ودیگر بچه رستگار نشود.امام حسین(علیه السلام) وقتی پیش حضرت زینب(سلام الله علیها) در وقتی که سنگ به پیشانی حضرت زده بودند آمدند حضرت زینب پرسیدند:برادر مگر خود را معرفی نکردی؟ حضرت فرمودند:چرا خود را معرفی کردم اما چون شکم هایشان از حرام پر شده حرف حق در این ها تاثیری ندارد، یعنی مثل جذابیت سخن امام حسین نمی تواند روی این ها که شکم هایشان از حرام پر شده اثر بگذارد غذای حرام اگر وارد زندگی شود رستگار شدن فرزند خیلی مشکل است.در روایات می خوانیم مواظب باشید با غذای حرام انعقاد نطفه نشود.از این جهت می بینیم که شخص حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) ائمه،طاهرین و اصحابشان راجع به حق الناس اهمیت فوق العاده ای قائل بودند»(12). ودر مورد انعقاد نطفه حضرت زهرا در روایات می خوانیم که:«فرشته ی وحی برپیشوای توحیدفرودآمدوگفت:ای محمّد! خداوند بلند مرتبه درودت می فرستدوبه تودستورمی دهدکه به مدّت چهل شبانه روز از همسرت «خدیجه»دوری گزینی.این فرمان برپیامبرخداگران آمد؛چراکه اوآن بانوی خردمند و با ایمان رابسیاردوست می داشت و آن بانوی نواندیش وکمال جو،فداکاری وصف ناپذیری درحق پیامبروراه ورسم مترقی وآزادیبخش اونموده بود؛ امّا با وجود عشق فراوان به«خدیجه»،فرمان خدارابه جان خرید و این مدّت چهل شبانه روز،شب هارابه نیایش وعبادت وروزهارابهروزه داری کمرهمت بست،وبه«خدیجه»نیزبه وسیله ی«عمّار»پیام فرستادکه:«هرگزچنین مپنداری که دوری گزیدن ازتو،به خاطربی توجّهی ویاکدورت است،بلکه حقیقت این است که پروردگارم مرابه این کارفرمان داده است،ومن تنهابه انجام دستورمی اندیشم وبس؛ازاین رواین دوری گزیدن راجزبه نیکی نسبت به من گمان نداشته باش،چراکه خداهرروزچندین مرتبه به وجودشایسته ی توبرفرشتگان گرانمایه اش مباهات می کند، از این رو هنگامی که شب فرامی رسددرِخانه راببندوبرای استراحت به بسترخویش درآی ،وآگاه باش که من نیزدرخانه ی«فاطمۀ بنت اسد» هستم». هنگامی که پایان چهلمین روزآن برنامه ی ویژه ی عبادت و نیایش فرارسید،فرشته ی وحی برپیامبرفرودآمدوگفت:هان ای محمّد!خدای بلندمرتبه درودت می فرستد و فرمان می دهد که خویشتنرابرای دریافت نشان دیگرمِهر و ارمغان او آماده ساز.غذای بهشت پیامبر ازفرشته ی وحی پرسید: ارمغان پروردگار جهانیان چیست؟ «جبرییل» گفت:من نمی دانم. پیامبر آماده بود که «میکاییل» فرود آمد و طبقی را-که برروی آن روپوشی ازدیبابود-در برابر او بر زمین نهاد. فرشته ی وحی پیش آمد و گفت: ای محمّد! پروردگارت به تو فرمان می دهد که امشب با این غذا افطار نمایی. امیرمؤمنان دراین مورد آورده است که: روش هماره ی پیامبر این بودکه هرگاه می خواست افطار نماید، به من دستور می دادکه درب خانه را باز گذارم، تاهرکس از راه می رسد وارد شود و اگرمیل به غذا دارد، بتواند غذا بخورد؛ امّا آن شب مرا بر درب خانه نشاند تا مانع ورود مردم گردم وفرمود:«علی جان!این غذایی است که جزبرمن،حرام است». امیرِ آزادی می افزاید:من به دستورپیامبرکناردرب خانه نشستم وپیامبرباارمغان آسمان تنها ماند.هنگامی که سرپوش راازروی طبق برداشتند،دیدم خوشه ای خرمای تازه،وخوشه ای انگوردرآن نهاده شده است.پیامبرازآن ارمغان آسمانی سیرخوردوآب گوارانیزنوشید،آن گاه دست مبارک رابرای شستشودرازکرد،وفرشته ی وحی بردست آن حضرت آب ریخت،و«میکاییل»آن راشست،و «اسرافیل» آن را با حوله خشک کرد و بقیه ی غذانیزباهمان طبق به آسمان بالارفت. پیامبربرخاست تا نماز آغاز کند که «جبرییل» پیش آمد و گفت: اینک نماز بر شما ممنوع است تا به سرای «خدیجه» بروید،چراکه خدابه ذات پاکش سوگند یاد کرده است که امشب از شما، فرزند پاک و محبوب و نسل سرفراز و ماندگاری راپدیدآورد. و پیامبر در راه انجام فرمان حق شتابان به سرای«خدیجه»آمد. آن بانوی بزرگ می گوید:من دیگر با تنهایی خو گرفته بودم؛ازاینروهنگامی که شب فرامی رسید،سرم راپوشانده وپرده ها را می انداختم وپس ازنمازوبستن درب خانه،چراغ راخاموش می کردم ومی ارمیدم.ان شب،درست میان خواب وبیداری بودم که به ناگاه پیامبر محبوب،درخانه رابه صدا در آورد. صدا زدم،چه کسی حلقه ی درِ خانه ای را می کوبد،که جز محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) نباید دیگری باشد؟پیامبر با نوای دلنشین و آرام بخشش فرمود: خدیجه! منم، محمّدهستم، بازکن. خدیجه می گوید: دراوج شادمانی ازآمدن پیامبر، برخاستم و درب خانه را گشودم و پیامبر وارد شد. روش آن حضرت این گونه بود که پس از ورود به خانه، ظرف آبی می طلبید و وضو می ساخت، و دو رکعت نماز می خواند و پس از نماز به بستر می رفت؛ امّا آن شب آب نخواست و آماده ی نماز هم نشد، بلکه میان من و او، آن چه میان دو همسر شیفته انجام می شود، گذشت. آن گاه «خدیجه» سوگند یاد میکندکه: به خدایی که آسمان بلند را برافراشت و آب را از ژرفای زمین جوشاند و جاری ساخت که آن شب هنوز پیامبر درکنارم بودکه نشانه های وجود و حضورگرانمایه ی دخت سرفرازم فاطمه(سلام الله علیها) را در سازمان وجود خود حسّ کردم… .

ازاین روایت نکاتی چنددریافت می گردد:

1. خدابه پیامبرش دستورمی دهدکه ازبانوی خردمندحجازبرای مدتی جدا شود تا بر اثر دوری ازاو،شور و شوق متقابل آن دوبسیارگردد.

2. پیامبردراین چهل شبانه روزبیش ازهمیشه به عبادت ورازونیازپرداخته و بر اثر ارتباط همیشه و پیوسته باعالم بالا،ازمعنویت وشرایط روانی وروحی ویژه ای بهره ورمی گردد.

3. آن حضرت باارمغان آسمان افطار می نماید؛ باموهبتی که به خاطرلطافت ویژه اش به سرعت به نطفه تبدیل می شود.

4. آن نطفه ی پاک ووصف ناپذیر،ازآن ارمغان آسمانی وبهشتی-که هیچ شباهتی به غذاهای جهان مادّه ندارد-فراهم می آید.

5. ودیگرحرکت فوری پیامبربه اقامتگاه«خدیجه»،به منظورانتقال دادن آن نطفه باآن تدابیر شگرف و هدف خاصّ به دنیای وجودآن بانوی کمال ومعنویت.و این روایت برای ما درس است زیرا ما از محیط تاثیر میگیریم و غذا در نطفه ما تاثیر دارد پس اگر در محیط آلوده به گناه و غذای شبه ناک و حرام نطفه فرزند ما تشکیل شود زمینه گناه و ناپاکی در او زیاد استگفتنی است که این روایت رادانشمندان اهل سنّت نیزبااندک تفاوت آورده اند.

روایات دیگر

گفتنی است که دراین موردروایات بسیاری بااندک تفاوت درواژه وقالب آمده است که همه ی آن هادرترسیم این مطالب-که انعقادنطفه ی سالارزنان گیتی ازغذای بهشتی وارمغان آسمانی است-همصداودارای یک پیام اند؛برای نمونه:1.ازحضرت رضا(علیه السلام)آورده اندکه پیامبرفرمود:هنگامی که مرادرسفرمعراج به آسمان هابردند،فرشته ی وحی دستم راگرفت و مرابه بهشت پرطراوت و زیبا وارد نمود و از خرمای آن به من داد.من آن راخوردم وآن خرمای تازه درسازمان وجودم،به نطفه تبدیل شد.زمانی که فرودآمدم درکنار«خدیجه»به استراحت پرداختم،ووی به دخت گرانمایه ام«فاطمه»باردارشد؛به همین جهت است که فاطمه حوریه ای است در سیمای انسان؛ومن هرگاه درشوروشوق رایحه ی دل انگیز بهشت می شوم، بوی عطرآگین فاطمه را استشمام می کنم؛«…فَفاطِمةُحَوراءٌ انسیة،فکلمااشتقت الی رائحة الجنة ابنتی فاطمة».«چهارم- ازگناه برحذر باشد. درشب انعقاد نطفه اگر گناه در زندگی زن ومرد باشد پدر و مادر مشکلاتی را برای فرزند به وجود می آورند.در آیه قرآن که راجع به داستان حضرت خضر و حضرت موسی است می خوانیم دیواری را که ساختند تا گنج محفوظ بماند به خاطر این بود که پدر ومادر آن دو فرزند یتیم صالح بودند پس صالح وبه دور از گناه بودن روی آینده فرزندان اثر می گذارد.»(13)

منبع:  مهدپرتال