32370
۱۴ آبان ۱۳۹۶
به مناسبت ۱۳ آبان؛

خاطرات دانش‌آموز انقلابی سال ۵۷ از ایام مبارزه با حکومت پهلوی

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی روز دانش‌آموز با یک نوجوان انقلابی سال ۵۷ است.

به گزارش کودک پرس ، 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی و دانش آموز یادآور حماسه بزرگ مردان کوچکی است که با حضور خود در عرصه مبارزه با حکومت پهلوی توانستند نقش موثری در به ثمر رسیدن شکوهمندترین انقلاب جهان داشته باشند چنانکه امام (ره) در وصف رشادت های نوجوانان به شهید حسین فهیمده اشاره کرده و فرمود: رهبر ما آن طفل 13 ساله‏ ای است که با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت ‏شهادت نوشید.

هستند نوجوانان انقلابی که امروز نیز در عرصه های فرهنگی به فعالیت پرداخته و جهادگونه در راه آرمان های معمار کبیر انقلاب گام بر می دارند. اسماعیل یاری شیر مرد دانش آموز انقلابی دیروز و فرهنگی امروز آموزش و پرورش که متولد 1346 است با مرور آنروزها گفت: سال 57 در مدرسه دولتی نوری روبروی گلزار شهدا دانش آموز کلاس چهارم بودم و در شهرستان تکاب در آذربایجان غربی تحصیل می کردم اما با توجه به سکونت در شهرستان از گردونه وقایع سیاسی خارج بودیم اما مسائل مرتبط با انقلاب و تظاهرات کم و بیش در شهر ما دنبال می شد چرا که منافقین، مجاهدین خلق و حزب توده از طریق معلمان بازی خورده فعالیت داشتند.

 

روزی که برادرم فلک شد و مبارزه با حکومت پهلوی در خانه ما شکل گرفت

وی با اشاره به اینکه با تاسیس کتابخانه در مدرسه ما برخی از معلمان دانش آموزان را با کتاب های صادق چوبک، صادق هدایت، صمد بهرنگی و .. آشنا کرده و تفکر لیبرالستی را نشر می دادند افزود: کلاس چهارم بودم و هنوز انقلاب پیروز نشده بود و مردم روزانه با حضور در خیابان ها به تظاهرات می پرداختند و البته 40 روز مانده به عید نوروز برادر من روی تخته کلاس روزها را خط می زد اما دستش به عکس شاه خورد و پس از افتادن شکست.

یاری اظهار داشت: آقای رضوانی معاون مدرسه شاه دوست و وابسته به حکومت بود و پس از افتادن عکس شاه بچه ها را به صف کرده و برادرم را با این عنوان که به شاه توهین کرده است با 60 ضربه چوب گیلاس که از باغ کنار مدرسه چیده بودند فلک کردند به گونه ای که کف پای برادرم خون شد و به سختی وی را به منزل بردیم و آن روز بود که من برای اولین بار واژه خرابکار را از زبان معاون مدرسه شنیدم.

 

 

اسماعیل یاری شیرمرد – نفر اول از سمت چپ

وی تصریح کرد: مادر من به واسطه القائات صدا و سیما و مطبوعات که شاه کمربسته امام رضا (علیه‌السلام) بوده و اسمش محمدرضاست شاه دوست با اعتقاد راسخ بود اما زمانی که متوجه شد عمال شاه پسرش را بی گناه فلک کرده اند عکس شاه و فرح را در حیاط بر زمین زد و از آن روز مبارزه با حکومت پهلوی و بیداری در خانه ما شکل گرفت. آن زمان همراه بردار بزرگترم ابراهیم در جلسات قران روحانی شیخ عزیزاله خسروی شرکت کردیم و به واسطه داغ دلمان در راستای تنبیه برادرم با توجه به اینکه دوستداران شاه از ما یک انقلابی ساختند وارد عرصه مبارزه شدیم.

 

در سال 60 برای نخستین بار به جبهه رفتم

یاری گفت: 13 آبان به واسطه دورافتادگی شهر ما نمود خاصی نداشت اما جنبش بین معلمان ایجاد شده بود، آقای رضویان معلم ما از خانواده سادات بود و در بیداری دانش آموزان نقش موثری داشت و این نگرش ها موجب شد تا نسبت به انقلاب نگاه ویژه ای داشته و پس از پیروزی انقلاب وارد بسیج تکاب شویم.

 

 

نفر دوم از سمت چپ

وی افزود: 13 ساله بودم که به مناطق جنگی اعزام شدم و به عنوان بسیجی فعال به عنوان پیشمرگ اسلحه به دست گرفتم چرا که تکاب در مرز کردستان و آذربایجان غربی واقع شده است و همزمان با شلوغی تکاب کردستان ناآرام شد و به همراه برادر بزرگترم در برقراری امنیت شهر به جهت پیشینه ای قبلی فعالیت کردیم و در سال 58 در بسیج تکاب با دموکرات ها و کومله وارد درگیری شدیم که البته پدر و مادرم ما را حمایت کردند.

یاری اظهار داشت: همزمان با آغاز جنگ در سال 60 برای نخستین بار به جبهه رفتم و فعالیت جهادی ما شکل گرفت و در مدرسه نیز انجمن اسلامی دانش آموزان، حزب جمهوری اسلامی و … را تشکیل دادیم و سال اول دبیرستان در حزب اسلامی عضویت پیدا کردم تا فعالیت های فرهنگی و تشکیلاتی را به ثمر برسانیم.

 

 

نفر دوم از سمت چپ

وی تصریح کرد: مادرم به من می گفت همزمان با برادرت برای اعزام به جبهه اقدام نکن اما من در پاسخ ایشان تاکید می کردم که ابراهیم وظیفه خود را انجام می دهد و در حالی که به پدرم متوسل می شدند پدر نیز پاسخ می دادند که فرزندانم راه خود را انتخاب کرده اند و من نمی توانم مانع آنها شوم.

 

 

روز که فرزندم حسین به سوریه اعزام شد

یاری با اشاره به اینکه با گذشت سالها امروز فرزندم پاسدار است گفت: حسین دو سال پیش درصدد اعزام به سوریه بود و من و همسرم در تصمیم گیری مردد بودیم اما با توجه به اینکه همسرم از خانواده شهدا بوده و من نیز نوجوانی خود را در ذهنم مرور کردم مانع رفتن وی نشدیم.

نوجوان انقلابی سال های دور گزارش ما ادامه می دهد که در سال 1367 وارد دانشگاه شدم و در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی مدرک کارشناسی را اخذ کردم و همزمان با دانشجویی به عنوان حق التدریس به جهت سابقه مطالعاتی در حوزه اسلامی و نهج البلاغه در دبیرستان های تهران و کرج دینی و قران تدریس کردم.

یاری با اشاره به اینکه در سال 1371 مدرک کارشناسی خود را اخذ کرده و به صورت رسمی وارد آموزش و پرورش شدم گفت: 5 سال معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش کرج بودم و چند سال کارشناس قران و نهج البلاغه آموزش و پرورش، کارشناسی مدارس غیر انتفاعی و مشارکت های مردمی، گزینش صدا و سیما، آموزش و پرورش و وزارت ارشاد را بر عهده داشتم.

 

در گذشته تهاجم فرهنگی و ناتو فرهنگی مانند امروز نبود

وی افزود: سال 1389 پس از تاسیس استان البرز در اداره کل ریاست اداره تحقیقات و پژوهش آموزش و پرورش را عهده دار شدم و 4 سال امور فکری، فرهنگی و قرانی آموزش و پرورش را به عنوان استاد راهنما انجام دادم و 29 سال فعالیت مدیریتی داشته و کارشناسی های متعدد را بر عهده گرفتم.

یاری اظهار داشت: در حال حاضر در بیرستان دهخدا ادبیات و معارف اسلامی تدریس می کنم و با سپاه البرز در حال همکاری هستم و استاد عقیدتی سیاسی ستاد نمایندگی ولی فقیه استان البرز و دبیر دفتر راهبردی ناحیه امام سجاد (علیه‌السلام) بوده و جز شورای مرکزی انجمن راویان البرز هستم و به عنوان راوی راهیان نور سالیانه چند بار به مناطق جنوب غرب اعزام می شوم.

 

دانش آموزان با شبکه های اجتماعی و ولنگاری فرهنگی محل آسیب هستند

یاری با بیان اینکه زمان کودکی ما فضای معنوی جبهه و جنگ حاکم بود تصریح کرد: در گذشته تهاجم فرهنگی و ناتو فرهنگی مانند امروز نبود و هر زمان که صدای تشییع پیکر شهید و غرش هواپیمایی مهاجم در شهر می پیچید دانش آموزان از این حال و هوا برخوردار می شدند و این فضا به روحیه معنوی نوجوانان کمک می کرد.

یاری گفت: امروز تهاجم فرهنگی باعث شده است فضای معنوی شکسته شده و امروز دانش آموزان با شبکه های اجتماعی و ولنگاری فرهنگی که به فرموده رهبر معظم انقلاب آتش به اختیار به دلسوختگان داده اند تا در این فضا کار کنند محل آسیب هستند و دچار مشکلات فراوان شده اند چرا که مهندسی اتاق کار فرهنگی و فکری کشور تعطیل است.

وی افزود: بنده به عنوان معلم و راوی در کلاس درس در کنار دانش آموزان صحنه هایی را مشاهده می کنم که بی نظیر است و به برکت حال و هوای منطقه جنگی و خون های چاک ریخته شده شهدا و فضای معنوی حاکم در روح و روان ها تاثیر می گذارد و تحولات روحی و روانی ایجاد شده را در آنها خواهیم دید.

 

یاری اظهار داشت: پس از بازگشت دانش آموزان اگر چه فضای دیگری حاکم است اما افزایش اردوی راهیان نور تاثیر خوبی بر بچه ها خواهد گذاشت و مسیر زندگی بسیاری از آنها را تغییر داده است و بعضا پاسدار نیز شده اند و به عنوان افسران جنگ نرم مسئولیت خود را می شناسند و می دانند که باید کمک کنند تا خون پاک شهدا و فرهنگ جهاد و شهادت از بین نرود.

اسماعیل یاری در خاتمه با اشاره به اینکه برادرم ابراهیم بازنشسته نیروهای مسلح بوده و در صنایع هوایی قدس وزارت دفاع کار می کرد تصریح کرد: امروز با توجه به فضاهای باز مجازی و ولنگاری های الکترونیکی پدر و مادر باید با مهربانی و رفاقت سنگ صبور بچه ها باشند تا خانه ای که محل نزول الطاف الهی است محل نفرت و دوری اعضا از یکدیگر نباشد و مادر نیز در خانواده نقش مهمی بر عهده داشته و باید محل آرامش در منزل باشد تا نوجوانان از تهاجم فرهنگی که به ناتو فرهنگی تبدیل شده است نجات پیدا کرده و زندگی ایرانی – اسلامی پیاده شود تا پس از گذشت سالها از انقلاب جوانان ریشه های خود را بشناسند.

 

منبع: تیتر یک

 

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

آخرین اخبار