در دنیای امروز پرورش رشد و افکارکودکان به گونه ای دیگر تعریف شده است و پدر و مادر مسئولیتهای سنگینی تری در قبال فرزندانشان دارند.
به گزارش کودک پرس ، از همان سالهای نخست کودکی هیجان برای یک تجربه، ذهن کنجکاو او را در جستوجوی خلق یک کار بدیع و تازه وامی دارد و والدین خواسته یا ناخواسته او را دراین مسیر هدایت میکنند. اما در دنیای امروز پرورش رشد و افکارکودکان به گونه ای دیگر تعریف شده است و پدر و مادر مسئولیتهای سنگینی تری در قبال فرزندانشان دارند. امروزه تقریباً درسبد فرهنگی هرخانواردرکنار فضاهای آموزشی چون زبان انگلیسی یا ورزش، موسیقی نیز گنجانده شده است؛ ملودیهای زیبایی که ازهمان دوران جنینی با لالایی مادران درگوش کودک زمزمه میشد. موسیقی که اگرچه شاید آینده نه چندان روشنی برای کودک فردا داشته باشد اما این ضرورت وجود دارد تا حد امکان روش و اصول درست آن، که سالهاست با نام «اُرف» معرفی شده است آموزش داده شود.
با این تفاسیر باید گفت درکشورما جایگاه موسیقی کودک درکنار دیگر ژانرهای موسیقی چندان محسوس نیست، نه به لحاظ اقتصادی درگردش مالی سالانه قراردارد و نه بازار پررونق موسیقی؛ متر و معیار آن در محضر استادان کم اهمیت شده است و کم و بیش نیم نگاهی در جشنوارههای موسیقی دارد، این اتفاقات ناخوشایند زنگ خطری برای موسیقی و مسئولان فرهنگی است و پیامی که از آن می توان دریافت کرد این است که موسیقی کودک در سردر گمی بسرمیبرد. مسعود نظر سرپرست «گروه موسیقی ارف» بیش از 20 سال است که به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان همت گماشته است. او از سال 1365 پیانو و ارف کودکان را تدریس کرده و امروز با تأسیس «آموزشگاه موسیقی ارف 1 و 2» رسالت خود را به سرانجام رسانده است. ارکستر بزرگ «اُرف» شهریور امسال به رهبری و سرپرستی مسعود نظر به یاد توران میرهادی، مادربزرگ ادبیات کودک و نوجوان نمایش موزیکال بسیار خوبی را درتالار وحدت به اجرا گذاشت. روز جهانی کودک بهانهای برای گفت وگو با این هنرمند است که درادامه میخوانید.
تعریف شما از موسیقی کودک چیست و به چه ژانری از موسیقی اطلاق میشود؟
موسیقی کودک مانند دیگرموسیقیها چون جز، کلاسیک، پاپ، فولکلورو… است اما باید خاصه خودش باشد و با تناسب فهم و حتی گروه سنی کودک بهکار رود. اجزای یک موسیقی برای کودک باید از موتیف، ملودی و ریتم ساده تشکیل شود این سادگی و روانی تأثیرگذاری بهتر و بیشتری درذهن کودک دارد.
آیا تا به امروز توانستهایم به یک جمعبندی کامل و جامع درمورد موسیقی کودک برسیم؟
متأسفانه خیر. موسیقی درسطح جهانی به مانند دیگرکارهایشان با برنامهریزیهای مهم و دقیقی انجام شده و ژانر مشخص دارد اما درایران به غیرازچند مورد کوتاه و خاص به آنچه مطلوب و خاص کودک است دست نیافتهایم و باید در این زمینه به یک هدف جامع برسیم.
ذهنیت در حوزه موسیقی کودک آثارسطحی واشعار دم دستی در جامعه است به نظر شما چرا وضعیت موسیقی کودک در جامعه ما اینگونه شده است؟
این مسأله به چند علت میتواند باشد؛ نخست اینکه متأسفانه موسیقی کودک مانند دیگر اتفاقات مهم فرهنگی و هنری کشورمان چندان جدی گرفته نمیشود، دیگر اینکه آهنگسازان وترانه سرایانی که درحوزه موسیقی کودک فعالیت میکنند از تبحر و تجربه کافی برخوردار نیستند و متأسفانه این امر کودکان و حتی شنوندگان این ژانر از موسیقی را تحت تأثیر قرار میدهد. نکته دیگراینکه برنامهریزی درست و اصولی در خصوص موسیقی کودک انجام نمیگیرد و قطعاً با یک کارعجولانه به نتیجه درستی نخواهیم رسید. تعداد متخصصین حوزه کودک نسبت به 80 میلیون جمعیت کشورمان بسیار بسیار اندک و حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. در شهرستانها افرادی هستند که در زمینه موسیقی کودک فعالیت داشتهاند اما عرصه و میدانی برای ارائه کار وجود ندارد همین امر باعث میشود با شنیدن آثارسطحی و دم دستی ذائقه مردم تغییر کند.
چرا متخصص کار بلدی در خصوص موسیقی کودک نیست! آیا این ژانر موسیقی بازخورد خوبی در جامعه ندارد؟
یکی از علتهای آن توانمندی است؛ ما نمیتوانیم بالاجبار یک نفر را آهنگساز یا ترانه سرای کودک معرفی کنیم؛ تنها علاقهمندی و ذوق ضرورت پرداختن به موسیقی کودک نیست بلکه اولویت مهم توانمند بودن است و این همان اتفاقی است که امروزه به وفور به چشم میخورد و همان ذوق و خلاقیت را مبنای پرداختن به کار کودک قرار میدهند.
این توانمندی از کجا حاصل میشود؟
این توانمندی باید ازهمان ابتدای امر در وجود شخص مشاهده شود. بهطورمثال یک موزیسین یا معلم ورزش باید از همان ابتدا انگیزه تدریس موسیقی یا مربی گری یک ورزش تخصصی را داشته باشند؛ البته درموسیقی کمی متفاوت تربوده و به هر حال بحث خلاقیت در موسیقی و هنر به مراتب بیشتر از ورزش است.یک نفر میتواند معلم خوبی برای کودکان باشد، یک نفرآهنگساز کودکان یا یک نفر پژوهشگرومدرس آموزشی کودک باشد وهرکدام ازآنها نیازبه تخصص دارد.من بهعنوان یک متخصص میدانم موسیقی کودک باید دارای چه ویژگیهایی باشد و چگونه باید نسبت به آن پرداخته شود اما متأسفانه امروزه اینگونه نیست.
آیا این مسأله به بخش آموزشی موسیقی کودک نیز مرتبط میشود! سطح آموزش موسیقی درمهد کودکها یا آموزشگاههای موسیقی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله.اگر بهعنوان یک بازرس برآموزشگاههای موسیقی کودک نظارت داشته باشم به غیر از تعداد معدود مابقی آنها را تعطیل خواهم کرد. یک مهد کودک برای صرف بودجه کمتر، کلاس موسیقی خود را به یک دختر خانمی واگذار میکند که تجربه بسیار اندکی دارد و تنها یک ساز را میشناسد یا آنکه درمراکز آموزشی هیچ نظارتی وجود ندارد. این اتفاق سوء استفاده کردن از کودکان و خانوادههایی است که آگاهی دراین زمینه ندارد و تنها هزینههای گزافی را بابت آموزش کودکانشان پرداخت میکنند. مسئولان آموزشگاهها باید بدانند که کلاسهای آموزش موسیقی ارف بهصورت جمعی و گروهبندی شده برگزار شود تا نتیجهای از آن حاصل گردد اما متأسفانه بهصورت انفرادی است بخصوص درشهرستان ها.
آیا برگزار شدن جمعی کلاسهای موسیقی کودکان به لحاظ بُعد روانشناسی و درک بهتر کودک است؟
از نظرمن موسیقی سه پارامترمهم دارد ابتدا بهدلیل زیبایی شناسی آن است که البته دیگرهنرهای هفت گانه هم ازاین مشخصه برخوردارهستند؛ دوم به لحاظ موسیقی درمانی است.امروزه موسیقی یکی ازشاخصههای درمان بیماریست وحتی بسیاراثرگذارتروقطعاً میتواند در حوزه پزشکی نیزمورد استفاده قرارگیرد. سومین نکته بحث مهم روانشناسی کودک است و ما دراین باره با والدین وخانوادهها مواردی چون ارتقای شعور و احساسات کودکی، شکوفایی خلاقیت، تقویت روحیه، بهدست آوردن اعتماد به نفس، بروزهیجانات کودکی، ارتباط با همنسلان و پیدا کردن نظم اجتماعی را در میان گذاشتهایم که به وسیله موسیقی حاصل میشود.اینها مواردی است که باید درآموزشگاه و مهدکودکها لحاظ شود.
آموزش و پرورش دراین باره چقدر میتواند اثرگذار باشد؟
آموزش وپرورش بهعنوان یک متولی آموزشی بسیار تأثیرگذاراست.اگرهرچیز ازموضع بالا ودولتی و بهصورت جمعی تفهیم شود بیتردید تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت ولو اینکه کیفیت خوبی هم نداشته باشد وجود آن مؤثر است. بچههای کم سن وسال یا نوجوانان علاقه چندانی به درس و آموزش ندارند و چه بسا که از مدرسه و درس تنفر داشته باشند این امر به علت آموزش اشتباه پایگاه آموزشی بزرگی چون مدرسه است. سیستم آموزش و پرورش باید بهگونهای برنامهریزی شود که برای کودکان ونوجوانان کمی دلچسب ترباشد. موسیقی یکی ازدروسی است که جای آن در آموزش و پرورش خالی است و برای بهکارگیری آن بهتر است از افراد متخصص و متبحر بهره بگیرند تا روش اصولی آن درکنار دیگر دروس آموزش داده شود اتفاقی که درتمامی کشورهای مترقی جهان به چشم میخورد.
در فضایی گسترده تر و عمومی رسانه ملی بهعنوان یک نهاداثرگذار قرار داردآیا رسانه ملی تا به امروز توانسته بخوبی این وظیفه را به عهده بگیرد؟
سالهای سال درتلویزیون بهعنوان آهنگساز و نوازنده و همچنین در شورای کودک حضور داشتهام؛ کارهایی که درتلویزیون چه به لحاظ موسیقی و چه ترانه مشاهده میشود کاربرد درستی برای کودکان ندارد و شاید علت این امرممیزی بیش از اندازه است که باعث شده کارهای دم دستی بسیاری به چشم بخورد و متأسفانه ترجیحشان براین است با افراد کم تجربه به یک سرهمبندی برسند درصورتی که پرداختن به کار کودک حتی به یک پروفسور موسیقی نیازمند است.باید دنیای کودک را بشناسند و با کسب یک تجربه با آن روبهرو شوند.
آنطور که برآورد میشود بخش سینما و تئاترکودک نسبت به موسیقی کودک ازقوت بیشتری برخوردار است آیا علت خاصی دارد؟
البته به نظرمن سینما، تئاتروموسیقی کودک دریک سطح هستند اما سینما و نمایش برای مخاطبان قطعاً جذاب ترخواهد بود بنابراین مهم برنامه سازان ما هستند. به جرأت میتوان گفت بعضی از آهنگسازان مبلغی را به کارگردان یا تهیهکننده پرداخت میکنند تا نام اوبهعنوان یک آهنگساز در تیتراژ یک فیلم یا سریال قرار گیرد این اتفاقات نشان ضعف آن آهنگساز است.
با این تفاسیرباید بسیار خوشبین باشیم که تا به امروز مافیایی درموسیقی کودک به چشم نخورده است؟
موسیقی کودک ژانر کوچکی است و کمتر دچار این حواشی میشود اما در سینمای کودک این مافیا وجود دارد.
اگر بخواهیم قیاسی با دیگر کشورها داشته باشیم به نظر شما موسیقی کودک درایران نسبت به کشورهای خاورمیانه در چه سطحی قرار دارد؟
موسیقی کودک در ایران به نسبت دیگر کشورها در سطح متوسط قرار دارد.بسیاری از کشورهای ازسرمایه بالایی برخوردار نیستند اما موسیقی آنها به مراتب بسیار بهتروغنیتر از ما خواهد بود و طبیعی است که موسیقی کودک آنها نیزازسطحی بالاتر از ما قرار دارد.
به نظر شما آیا این ضرورت وجود دارد که موسیقی کودک بهعنوان یک واحد درسی در دانشگاهها و هنرستانها تدریس شود؟
بله صد درصد.خود من به شخصه سالها پیش طرحی را در این زمینه ارائه دادم و تأکید داشتم موسیقی بهعنوان یک واحد درسی تدریس شود به این علت که تمامی کسانی که در زمینه موسیقی تحصیل میکنند در آینده نه چندان دور وارد بازار کار خواهند شد و بخشی از این بازارکاربه موسیقی کودک اختصاص دارد اما متأسفانه این طرح مورد استقبال قرار نگرفت.
چرا درایران همچنان موسیقی اُرف آموزش داده میشود ؟آیا بهتر نیست این نوع روش تدریس تغییر کند و موسیقی ایرانی را مبنای آموزش کودکان قرار دهیم؟
موسیقی ایرانی ما بسیارغنی بوده و از گوشه و ردیفهای زیبایی برخوردار است و به شخص موسیقی ایرانی را بخوبی میشناسم و با آنکه تخصص بیشتری در موسیقی کلاسیک غربی دارم اما در ارکسترایرانی نوازنده قیچک هستم ولی متأسفانه دوستان نوازنده و متخصص نسبت به این مسأله بسیار متعصب هستند و همین امر سبب میشود کار بخوبی شکل نگیرد. موسیقی ایرانی بهطورکلی حزن انگیز است و همین تعصبات هیچ گاه نگذاشته در ترکیب آن تغییری ایجاد کنیم همین امر سبب شده انتخاب اکثریت علاقهمندان به سازهای کلاسیکی چون پیانو باشد که جذابتر و فانتزی تر خواهد بود.
دراین زمینه کتابی با عنوان «کار برای مربیان ارف درایران» منتشر کردید این کتاب در بخش آموزشی چقدر میتو اند کاربرد داشته باشد؟
من درموسیقی کودک کتابهای بسیاری نوشتهام و درآن چارت آموزشی موسیقی کودک را معرفی کردهام منتهی مطلب این چارت آموزشی باید برای پویایی بهتر به روزرسانی شود. متأسفانه انتشار کتاب کودک چندان جدی گرفته نمیشود و شاید علت این امرعدم خلاقیت کافی است. نکته دیگر اینکه چه خوب است که تمام مربیانی که در زمینه موسیقی کودک فعالیت میکنند نزد ما یک دوره آموزشی را بگذرانند و با یک روش و منابع واحد حرکت کنند نه ازجزوه و رسالههای نامفهموم و نامطمئن که به ثبت هم نرسیده است.
در خصوص شعر کودک، ترانه سرایان چندان این موضوع را جدی نمی گیرند. علت این امر بازار ضعیف موسیقی کودک است یا عدم تخصص؟
ترانههایی که برای کودکان سروده میشود نامناسب است و این مانع پیشرفت درست کودک است و باید دقت بیشتری به آن داشت.ما در سرزمینی زندگی میکنیم که شاعران بزرگی چون حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی وحضور دارند بنابراین محوریت اکثریت ملودیهای ما برمدارشعراست، بنابراین کلام باید مناسب ملودی انتخاب شود اما مانند موسیقی که نتهای فالش به گوش میرسد به همان نسبت هم کلمات فالش وجود دارد.
نکته جالبی که وجود دارد این است که چرا اغلب کودکان ترانه یا ملودیهای غیر ایرانی یا بهتر است بگوییم لس آنجلسی را خیلی سریعتر جذب میکنند؟
به این علت که اشعار دم دستی درک بیشتری برای کودکان دارد. بهطور مثال مواد غذایی چون چیپس و پفک برای کودکان جذابتر از مواد پروتئینی است. اما اگر پفک و چیپسی درست کنیم که در آن مواد اصلی غذایی گنجانده شده است هنر کرده ایم البته افراد متخصص در این زمینه وجود دارد اما بهکار گرفته نمیشوند اگر به شخصه درهر کشور دیگری کتابها و موسیقیهایی که ساختهام را عرضه میکردم جای یک تقدیر کوچک وجود داشت اما در کشور ما این اتفاقات خوب جایگاه چندانی ندارد.
موسیقی کودک جایگاه چندانی در جشنوارههای موسیقی ندارد و تنها به یک مناسبت در هفته کودک خلاصه میشود بنابراین این انتظار وجود دارد مسئولان موسیقی از افرادی که در این زمینه تخصص دارند تقاضای سالی یک آلبوم کودک را داشته باشند.
متأسفانه موسیقی کودک برای هیچکس مهم نیست.دوستان هنرمندی هستند که سالهای سال در این بخش کار کرده اند اما هیچگاه اسمی از آنها برده نمیشود.
اگر موسیقی کودک برای مسئولان اهمیتی ندارد چرا هرسال جشنواره موسیقی جوان را در ردههای سنی مختلف برگزار میکنند و هر سال گستردهتر از سالهای گذشته است.
آیا شما شنیده اید که جشنوارهای برای کودک برگزار شود؟ نمایش دادن کار خوب است اما به نظر من کسانی که در زمینه موسیقی کودک کار کردهاند باید معرفی شوند و دراین جشنوارهها حضور داشته باشد.
خانوادهها دررشد و پرورش افکار کودکان چقدر میتوانند مؤثر واقع شوند؟
خانواده و والدین بسیار مؤثر هستند و باید آنها را در این زمینه آگاه کرد.معلمین باید والدین را با اصول درست موسیقی آشنا کنند، والدین بهصورت دومینو به یکدیگر اطلاع میدهند و قطعاً این تأثیرگذاری هرچند بهصورت چشم و هم چشمی دو چندان خواهد شد.والدین باید آموزش موسیقی را درکنار دیگرکارهای هنری و ورزشی کودکان درسبد آموزشی قراردهند.
سؤال پایانی؛چشمانداز شما از موسیقی کودک چیست؟
من به آینده موسیقی کودک بسیار امیدوار هستم و با حضور جوانانی که مشتاقانه درکلاسهای آموزشی موسیقی شرکت میکنند نگاه مثبتی دارم وتمام این اتفاقات خوب ازسوی مواضع بالایی چون آموزش پرورش و خانواده خواهد بود.آرزو دارم کودکان سرزمینم موسیقی سالم و درست را آموزش ببینند و به یک تعالی درست دست یابند موسیقی در زندگی ما جاریست و باید به آن توجه شود.
منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر