191930
۱۷ دی ۱۳۹۷

محمد سرشار: انیمیشن‌سازان باید به نیازمندی‌های کودکانه بیشتر توجه کنند/ کارهای خارجی روی آنتن شبکه کودک را کاهش دادیم

رئیس شبکه کودک معتقد است رسانه در قبال آموزش و یادگیری کودکان مسئولیت دارد و می‌تواند با نشان دادن یک انیمیشن، مدیریت بحران را به کودکان بیاموزد؛ حال اگر آن موقعیت‌ها، تلخ هم باشد به صورت کنترل‌شده، لازم است.

به گزارش کودک پرس ، شبکه کودک و نوجوان، یکی از شبکه‌های تلویزیونی کشور است که در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران مدیریت می‌شود. هم‌اکنون کانال پویا و کانال نهال تلویزیون، توسط شبکه کودک و نوجوان مدیریت می‌شوند که محمد سرشار به عنوان رئیس شبکه کودک درباره اتفاقات جدید شبکه و ارتباط با مخاطب،‌ تأکید بر تربیت اقتصادی و فرهنگسازی کار کردن کودکان گفتگویی انجام داد. او در جریان این گفتگو به برنامه‌سازی شبکه کودک، توجه به آثار خلاقانه جوانان متعهد به آرمان‌ها و ارزش‌های جامعه ایرانی- اسلامی در شبکه اشاره کرد. البته در ادامه هم موضوع کارهای مشارکتی مطرح شد و او تأکید کرد که هیچ‌گاه نگذاشته‌ایم کارهای مشارکتی به گونه‌ای ساخته و پرداخته شوند که مخاطب را آزرده کند. این مشارکت‌ها و هزینه‌های اسپانسرها به شکل هوشمندانه‌ای مدیریت شده و نمونه بارز آن حضور “درسا” در کنار برنامه “مل‌مل” بوده است.

مشروح این گپ و گفت را در ادامه می‌خوانید:

 

خردسالان باید زمینه‌ها را بدانند و کودکان آثار آسیب!

*یکی از اولویت‌های شما در شبکه کودک بیان آسیب‌های اجتماعی در رده سنی خردسال و کودک بوده چقدر به سراغ این پرداخت‌ها رفته‌اید؟ چقدر برای نشان دادن واقعیت‌های تلخ طلاق، فقر، بیکاری و اعتیاد تلاش کردید؟

ما هیچ واقعیت تلخی را نمایش ندادیم. درباره آسیب‌های اجتماعی شایع و شناخته شده در کشور، دستگاه‌های مختلف موظف شدند به تناسب دامنه مخاطب و اثرگذاری که دارند به آن‌ها پرداخته شود. یکی از دستگاه‌هایی که در قبال این آسیب‌ها، مسئولیت دارند، سازمان صداوسیماست. ما به سهم خودمان برای مخاطبان زیر 12 سال در قالب برنامه‌سازی و کارهای آموزشی رسانه‌ای وارد عمل شده‌ایم. بعضی از آسیب‌ها هستند در رده زیر 12 سال به زمینه‌های آنها می‌پردازیم و برخی از آسیب‌ها را باید به آثار آن‌ها توجه کنیم؛ این دو با هم متفاوت است. مثلاً آسیب اعتیاد در رده خردسال و کودک خودش بروزی ندارد و نظرسنجی‌ها و پیمایش‌هایی هم وجود دارد به ما گزارش‌های بالاتر را برای ابتلا به این آسیب و معضل اجتماعی می‌دهند.

خردسال و کودک در وهله اول با فرد معتاد مواجه می‌شوند اینکه در وهله بعدی ما باید چکار کنیم که کودکان زیر دوازده سال ما در سنین بالاتر سراغ این آسیب‌ها (اعتیاد) نروند همان زمینه‌هایی است که باید در راستای مهارت‌آفرینی آن فعالیت کنیم. تا ان‌شاالله به آن سن رسیدند و موقع تصمیم‌گیری بود تصمیم نادرستی نگیرند و دچار این آسیب نشوند. در رده خردسال بیشتر تمرکز ما روی این زمینه‌هاست. در رده کودک یک مقدار شرایط فرق می‌کند. نکته‌ای که در وزارت آموزش و پرورش به نتیجه رسیدند باید در مصرف دخانیات تمرکز و با آن در رده کودک مبارزه بشود تا در سنین بالاتر به مصرف مواد مخدر نینجامد. کتاب درسی در این زمینه تدوین شده و آزمایشی در برخی از استان‌ها تدریس شده است. مبنای عملیات ما چیزی است که وزارت آموزش و پرورش به آن رسیده و جلو می‌رود. یعنی در واقع تلاش می‌کنیم آن چیزی که وزارت آموزش و پرورش به تصویب رسانده یک پیوست تلویزیونی برای آن آماده کنیم.

ایجاد فرهنگ کار کردن کودکان، مشکل کشور ما را حل می‌کند

معضل دیگر در حوزه آسیب‌های اجتماعی حوزه فقر است. مهمترین مشکلی که ما در این مسئله شناسایی کردیم در بحث تربیت اقتصادی خردسال و کودک است. اگر این تربیت اقتصادی و تفکر خلاق که به خودی خود فرهنگ کارآفرینی را توسعه می‌دهد، در سنین خردسالی و کودکی نهادینه شود خیلی از مشکلات کشور ما را حل می‌کند. الان گزارش‌هایی که وزارت کار اعلام می‌کند، نشان می‌دهد مشاغلی که در کشور ما وجود دارد بسیاری از آن‌ها را جوانان بیکار ما “عار” می‌دانند به سراغ آن بروند. ما باید این فرهنگ را ایجاد کنیم که در هر سن و موقعیتی کار کردن عار نیست. چطور همین جوانان ما وقتی به آن سوی مرزها می‌روند حاضر هستند هرکاری را انجام بدهند که هزینه‌های دانشجویی خودشان را تأمین کنند. چرا همین کارها را در کشور انجام نمی‌دهند؟ چرا در کشور عار محسوب می‌شود ولی خارج از کشور عار محسوب نمی‌شود؟ این اتفاقاتی است که با فرهنگسازی کار کردن کودکان از پیشروی آن جلوگیری می‌شود.

بیشتر تمرکز شبکه کودک بر تربیت اقتصادی کودکان است

مشکلی که الان در تبادلات فرهنگی با دیگر کشورها داریم این است که خیلی وقت‌ها محاسن فرهنگی به داخل کشور وارد نمی‌شود و بیشتر به سراغ معایب و مضرات آن فرهنگ و اقلیم می‌رویم. مصداق بارز آن فرهنگ کار کردن در فرهنگ آمریکایی است که از آن به عنوان یک فرهنگ خوب و مثبت یاد می‌شود. آن‌جا همه در سن کودکی و نوجوانی کار می‌کنند؛ از چمن‌زدن خانه‌ها تا درست کردن شیرینی، کیک و شربت برای انجمن اولیاء و مربیان و رده‌های بالاتر. این فرهنگ را خیلی ضعیف در داخل کشور نهادینه کرده‌ایم. در حوزه فقر و آسیب اجتماعی، بیشتر تمرکز شبکه کودک بر روی همین فرهنگسازی کار کردن کودکان است و برنامه‌های مفصلی ساخته شده و ساخته خواهد شد.  به غیر از آن می‌دانیم اگر حمایت از کالای ایرانی را جدی‌ بگیریم خود به خود در وضعیت فعلی کشور تغییری ایجاد می‌شود. اصلاح الگوی خرید خانواده‌ها و حرکت از خرید کالاهای خارجی به کالاهای ایرانی، ظرفیت تولید کارخانه‌ها را بیشتر می‌کند و طبیعتاً کارگران بیشتری مشغول به کار می‌شوند و این گردش اقتصادی که برای خارج از کشور ایجاد می‌کنیم این چرخه مالی به ایران منتقل شود.

برای شبکه کودک جنبه یادگیرندگی در برنامه‌سازی اهمیت دارد

*همین برنامه‌سازان اعتقاد دارند که مدیران مربوطه حوزه کودک در سازمان صداوسیما از تولیدات خوب کودک به دلیل مشکلات بودجه‌ای و هزینه‌های هنگفت تولید چنین آثاری، حمایت نمی‌کنند. این موضوع را رد می‌کنید یا تأیید؟

چیزی که ما در شبکه کودک با آن مواجه شدیم این است که ما تقریباً در حوزه برنامه‌های تلویزیونی طرح خوبی نبوده که به خاطر بودجه کنار گذاشته شود. نکته مهم این است آیا هزینه‌ای که برای این برنامه می‌شود اثربخشی مورد انتظار را دارد یا نه؟! یعنی یک موقع قالب‌محور به برنامه‌سازی نگاه می‌شود، من می‌خواهم یک انیمیشن سینمایی تولید کنم که بیشترین هزینه تولید را بین قالب‌های مختلف دارد برای اینکه یک اتفاقی بیفتد. ممکن است یک نفر بررسی کند روش ارزان‌تر برای اثربخشی در جامعه وجود دارد که لازم به استفاده از قالب یک سینمایی هزینه‌بر، نیست. ما این مسئله را در شبکه کودک مراقبت می‌کنیم. چرا که معتقدیم اگر بودجه‌ای برای برنامه‌سازی وجود دارد این باید به تناسب میزان اثرگذاری که در جامعه وجود دارد، انجام شود نه تقسیم‌بندی قالب‌ها! لذا ممکن است راه‌حل‌های خلاقانه‌ای به شبکه‌ها ارائه بشود که از نظر هزینه، خیلی کمتر از هزینه‌های مرسوم شبکه‌ها باشد.

جالب است بدانید برای حمایت از کالاهای ایرانی، کارهای مختلفی انجام شد ما می‌توانستیم از مجموعه‌های مختلفی یک هزینه میلیاردی سنگین انجام دهیم ولی دوستان با استعدادمان در مدرسه سینمایی عمار با چهار فیلم کوتاه 10 میلیون تومانی کاری انجام دادند که به اندازه یک کار چند میلیاردی در جامعه اثر بخشی داشت. کارهایی همچون کلیپ‌های “صداها” یا “جنس ترک” و چند کار دیگر. این‌ها فیلم‌های کوتاهی است که یک عده جوان توأمان با محتوا و دستمایه‌های طنز و کمترین هزینه ساخته شدند اما بیشترین اثربخشی و بازخوردها را از سوی خانواده‌ها و مخاطبین داشت. حتی یک خاله‌ای برای ما پیامی فرستاد که خواهرزاده سه ساله‌اش آدامسی که او خریده را نخورده به خاطر اینکه این آدامس، خارجی است. اعتقاد دارم دیگر در عرصه برنامه‌سازی تلویزیونی نباید خودمان را محدود به سنت‌های برنامه‌سازی گذشته کنیم. چرا که روش‌های خلاقانه بهتری وجود داشته دارند. ما در شبکه کودک این مسیر برنامه‌سازی را داشتیم. به همین خاطر برنامه‌سازانی که امکان دارد سابقه طولانی داشته باشند اما آثارشان جنبه یادگیرندگی را نداشته‌اند. اما براساس آموزه‌هایی که در دوره جوانی‌شان یاد گرفتند، کار می‌کنند. در شبکه ما می‌بینید برنامه ساختند اما موفق نبودند و آرام آرام جوان‌ها جای آن‌ها را گرفته‌اند. از طرفی می‌بینید یادگیرنده بوده‌اند و خودشان را با گرایش‌های جدید این جوانان تطبیق دادند و اتفاقات خوب و پرمخاطبی را رقم زدند. با این تفاسیر، برنامه‌سازی نمی‌تواند بگوید با طرح خوبی به شبکه کودک آمده و به خاطر پرهزینه بودن کنار گذاشته شده است.

شبکه کودک مصرف‌کننده انیمیشن است

*بسیاری اعتقاد دارند شبکه کودک کالاهای خارجی که با اعتقادات و آداب و رسوم و مفاهیم فرهنگی ما همسو نیست را روی آنتن می‌برد و بحث‌هایی را در درباره ذائقه‌سازی با مبنای مصرف‌گرایی مطرح می‌کنند. نظر شما در این باره چیست؟

ذائقه‌سازی مصرف چیز خوبی است و مصرف‌گرایی غلطی وجود دارد که می‌توان یک سمت و سوی مناسب مصرفی به آن داد اما مصرف‌گرایی چیز بدی است که به سمت عرفی شدن حرکت می‌کند. اولاً شبکه کودک مسئول پویانمایی نیست که درباره تولیدات انیمیشنی اظهارنظری داشته باشد. مرکز پویانمایی صبا مأموریت تولید انیمیشن را در معاونت سیما برعهده دارد ما یک مصرف‌کننده انیمیشن هستیم. هرچه‌قدر این‌ها کارهای خوبی ارائه کنند ما اینجا کارهای ایرانی پرطرفدارتری را پخش می‌کنیم. البته به غیر از صبا در مراکز استانی صداوسیما هم تولید انیمیشن اتفاق می‌افتد. مجموعه رسانه‌ای و هنری اوج، مرکز هنرهای بسیج و آستان قدس رضوی هم تولیدات انیمیشن دارند. کل این مجموعه‌ها سالانه حدود 200 ساعت انیمیشن به دست ما می‌رسانند. میزان تماشای تلویزیون و دیدن انیمشین در رده خردسال و کودک 1200 ساعت در سال است که آنتن به این میزان نیاز دارد. اما یک ششم این آمار تولید می‌شوند و پنج ششم این آمار باید به نحوی تأمین بشوند و اگر ما تأمین نکنیم کسی دیگر به سراغ آن می‌رود.

 

محمد سرشار رئیس شبکه کودک

کارهای خارجی روی آنتن را کاهش دادیم

ما چه کردیم؟ در وهله اول سعی کردیم کارهای خارجی روی آنتن را کاهش بدهیم و در عین حال کارهای جدیدتر و بهتری را پخش کنیم. لذا کارهای خارجی به نسبت سال 94 که شبکه کودک راه‌اندازی شد از 75 درصد به 50 درصد کاهش پیدا کرد. این کاهش را با برنامه‌سازی تلویزیونی جبران کردیم و حجم زیادی از برنامه‌سازی اتفاق افتاد. بنابراین مجبور هستیم برای تأمین تماشای تلویزیونی خردسالان و کودکان کارهای خارجی را پخش کنیم. پخش محصولات خارجی به خودی خودش کار بدی نیست، چون اگر کارهای خوبی باشد در ذیل مباحث تبادل فرهنگی است همه این‌ها تهاجم فرهنگی محسوب نمی‌شود. ما باید برویم در دنیا بگردیم حسن ملت‌ها و اقوام را یاد بگیریم و زندگی خودمان را بهتر کنیم، مگرنه درجا خواهیم زد.

انیمیشن‌سازان باید به نیازمندی‌های کودکانه بیشتر توجه کنند

این توصیه قرآنی است که به این سرزمین‌ها برویم عبرت بگیریم و هم محاسن بقیه ملت‌ها و اقوام را دربیابیم. در شبکه کودک تلاش می‌شود‌ اگر کالاهای خارجی می‌آیند با این نگاه باشد. کارهایی که ظلم‌ستیزی را ترویج می‌کند، کارهایی که همکاری و کار جمعی را بین خردسالان و کودکان تقویت می‌کند. کارهایی که به آن‌ها سعه‌صدر، تحمل کردن و صبر را آموزش می‌دهد. یعنی در کارهای خارجی توجه کنید این ها جزو بهترین کارهایی است که در خارج از مرزها تولید می‌شود و یک هدف تربیتی پشت سر این کارها وجود دارد. البته این آرزوی قلبی ماست که آنقدر حجم تولیدات ایرانی افزایش پیدا کند که ما از مصرف آثار خارجی بی‌نیاز بشویم. ولی به هر حال شبکه کودک تولیدکننده انیمیشن نیست و مصرف‌کننده از بقیه مجموعه‌هاست. باید از آن‌ها بخواهیم که سرمایه‌گذاری بیشتری در این زمینه انجام بدهند.

فرآیند سفارش شبکه کودک به تولیدکنندگان؟!

*جلسه‌ای با این تولیدکنندگان دارید که یک مبنا، اصول و نیازمندی‌هایی که در شبکه کودک وجود دارد توضیح داده شود و به گونه‌ای شما سفارش‌دهنده باشید؟

فرآیند برنامه‌سازی در شبکه کودک بوجود آمده و ما سفارش دهنده هستیم. فرآیندی که اتفاق افتاده تقریبا 8 قدم دارد در مرحله اول شناسایی نیازها صورت می‌گیرد و براساس دوره‌های سنی و اقتضائات رشدی به چه شکل است و این نیازها شناسایی می‌شود. در مرحله دوم سنجش گرایش‌ها را در پیمایش و مطالعات تطبیقی دنبال می‌کنیم که غالباً به صورت علمی و توسط گروه‌های مختلف پژوهشی از دانشگاه‌ها انجام می‌شود. در مرحله سوم بررسی منابع مختلف تصویری در دستور کار قرار می‌گیرد که در حقیقت تولیدات داخلی و خارجی که در آن موضوعات وجود دارد. مرحله چهارم به تهیه سفارش‌نامه می‌رسد که در این راستا بررسی خروجی آثار هم در دستور کار قرار می‌گیرد. در این راستا به موضوع نیازمندی‌های آنتن هم توجه می‌کنیم. در مرحله بعدی به ارزیابی برنامه براساس سفارش می‌رسیم و مرحله آخر هم بازخورد این آثار را به کمک خانواده‌ها، اساتید و کارشناسان تربیتی انجام می‌دهیم.

باید حسّ درست هشداردهندگی منتقل ‌شود

*انیمیشن‌های خارجی در شبکه کودک پخش می‌شود برخی از دوستان انتقاد دارند بعضاً این‌ها با فرهنگ ایرانی منطبق نیست مثل “انیمیشن توکیو 8 ریشتر” که درباره زلزله است. اصلاً انتخاب این انیمیشن‌ها براساس چه فاکتورهایی انجام می‌شود و اصلاً پارامترهای پخش انیمیشن‌های خارجی در شبکه کودک چیست؟

براساس منظومه ضرورت‌هایی که وجود دارد و بنابر نیازهای آنتن شبکه کودک، این اتفاق می‌افتد. اگر برای پرکردن این خلأها کاری تولید شده باشد آن‌ها را پخش می‌کنیم اگر نیاز به تولید باشد سفارش می‌دهیم برایمان بسازند. لذا در کارهای خارجی ما بررسی می‌کنیم به پیشبرد تربیتی شبکه کودک کودک می‌کند یا خیر. به طور خاص آن “مجموعه توکیو 8 ریشتر” که به موضوع زلزله می‌پردازد و اتفاقاتی که بعد از زلزله برای یک شهر بزرگ مثل توکیو می‌افتد را روایت می‌کند اتفاقاً آموزشی است. این برای آماده‌سازی شهرهای بزرگی است که امکان دارد زلزله در آن شهرها اتفاق بیفتد مثل تهران و بقیه شهرهایی که روی گسل‌ها وجود دارند. هدف این انیمیشن این است که کودکان ما آموزش‌های مانور زلزله را با المان‌های تصویری مناسب یاد بگیرند. آموزش‌های دادرس در هلال احمر را جدی بگیرند. وقتی ببینند ممکن است یک شهری مثل توکیو که دچار زلزله می‌شود چه اتفاقات بدی برایش بیفتد، بالاخره این حسّ درست هشداردهندگی به خوبی منتقل می‌شود.

“توکیو 8 ریشتر” بدآموزی ندارد، غم‌انگیز است

تا به حال گزارشی نداشتیم مبنی بر اینکه مجموعه 8 ریشتر مغایر با اصول و بدآموزی است. بیشترین ناراحتی که وجود داشته به غم‌انگیز بودن این مجموعه برمی‌گردد. چون خرابی‌های بعد از زلزله و اتفاقات بعدی را نشان می‌دهد. شما می‌دانید گاهی وقت‌ها لازم است این تلخی به شکل کنترل‌شده به مخاطب چشانده شود که خودش را آماده کند تا دچارش نشود. یعنی شما در مانورهای زلزله، مدارس را بینید خیلی وقت‌ها با شوخی، خنده و غیرجدی برخورد می‌شود در حالیکه خطری است که هر لحظه امکان دارد این شهر را تهدید و مشکل ایجاد کند. سازمان هلال‌احمر در طرح دادرس آموزش‌های خوبی را برای دانش‌آموزان در نظر گرفتند که هر خانواده‌ای بتواند خودش و خانواده اطرافش را نجات بدهد. حتی ما در سال گذشته با آن‌ها مذاکره داشتیم به ما گزارش می‌دادند که سه چهار مورد بوده که کودک 10، 11 ساله که این آموزش دادرس را دیده‌اند توانسته‌اند خواهر و برادرش را از مرگ حتمی نجات دهد. این آموزش‌های اثر بخشی است که باید جدی گرفته شود. هلال احمر خدماتش را ارائه می‌دهد ما به عنوان کسی که می‌توانیم از این خدمات بهره ببریم آن را جدی بگیریم. رسانه می‌تواند اینجا کمک کند که این اتفاق بیفتد.

موضوع یادگیرندگی فرهنگ دینی در شبکه کودک پیگیری می‌شود

*ساخت آثار دینی و مذهبی نمونه آن برنامه “آفتاب گردون” که برنامه‌های خوبی بود در موضوع آشنایی کودکان با مباحث دینی روی آنتن رفته و می‌رود. برنامه‌های خاصی برای گسترش این نوع اتفاقات دارید و ساخت این برنامه‌ها چه نکاتی را بیشتر برای ضریب نفوذ و آشنایی بیشتر فرهنگ کودکان با عقاید دینی ما انتقال می‌دهد؟

یکی از سرفصل‌های مهم فرهنگ دینی ماست که در منظومه تربیتی شبکه هم روی آن بحث می‌شود. تربیت دینی جنبه‌های مختلفی دارد که یکی از آن جنبه‌ها، ارتباط فرد با خدا، دیگری دو ساحت ارتباط انسان با خودش و ارتباط انسان با انسان‌های دیگر است که بر روی همه این‌ها اثر می‌گذارد. ما سعی کردیم تربیت دینی را هم به شکل صریح و هم ضمنی، جلو ببریم. چون لزوماً همه تربیت دینی در مباحث صریح قرآنی به آن اشاره نشده است؛ مثلاً در قرآن کریم آمده که سفر بروید تا آن تربیت دینی برایتان اتفاق بیفتد یا به خلقت خداوند نگاه کنید تا آن تربیت دینی اتفاق بیفتد. شبکه کودک هم از این منظر در برنامه‌های مختلف سعی کرده این مهم را جلو ببرد. تشویق به یاد گرفتن را از تولد تا مرگ در احادیث‌مان داریم. برنامه “جزیره دانش” همین موضوع یادگیرندگی را در دستور کار دارد که فرهنگ تجربه‌گری منتج می‌شود. شعارش هم این است که علم و ایمان را با هم تلفیق کنیم زندگی‌مان بهتر می‌شود و جلو می‌رود. یا در حوزه شگفتی‌های عالم خلقت که خردسالان خیلی به آن علاقه نشان می‌دهند و دوست دارند عجایب را ببینند.

برنامه “آفتاب گردون” تربیت صریح دینی را به رخ می‌کشد

موضوع برنامه “خدا چه آفریده است” درباره همین تربیت دینی است. عجایب را به بچه‌ها یاد می‌دهد ولی نظام بیان این عجایب براساس همان مدلی است که در کتاب “توحید مفضل” وجود دارد. سعی شده همان نگاه ادامه پیدا کند و جلو برود. بعضی از برنامه‌ها هم صریح‌تر است مثل “آفتاب گردون” که یک برنامه اذان‌گاهی است که یک روحانی به نام “حجت‌الاسلام صادق مقدسیان” که کارشناسی ادبیات نمایشی هم دارد، قبلاً در شبکه افق هم کار نمایشی انجام داده این برنامه را اجرا می‌کند. شما در “آفتاب گردون” حیاط فانتزی یک مسجد را می‌بینید که یک عده خردسال در آن حیاط مشغول بازی هستند امام جماعت قبل از نماز و گاهی بعد از نماز به تناسب ساعت پخش با این بچه‌ها مواجه می‌شود که  برای بچه‌ها یک مسئله‌ای اتفاق افتاده با قصه و نقاشی کشیدن داستان را جلو می‌برد.

گاهی وقت‌ها هم در مناسبت‌هایی مثل ماه مبارک رمضان برنامه “سر سفره خدا” سحرگاه روز اولی‌ها را نشان می‌دهد که به هر حال بحث تربیت دینی به صورت صریح و ضمنی پیش می‌رود. خوشبختانه این‌گونه برنامه‌های تلویزیونی را همه نوع قشری پسندیده‌اند تا جائیکه آخرین سفری که به قم داشتم مدیر مدرسه اسلامی هنر حجت‌الاسلام نواب به بنده گفتند به زودی در آن‌جا بخش کودک و نوجوان راه‌اندازی می‌شود تا امثال مقدسیان‌ها بیشتر استعدادیابی شوند و پرورش پیدا کنند. این اتفاق فرخنده‌ای است که مجموعه‌هایی در عرصه رسانه به نظریه‌سازی و نیروسازی بپردازند.

کارهای مشارکتی‌مان را مدیریت می‌کنیم تا در ذوق نزند

*یک برنامه‌ای به نام “کارگاه نجار” در شبکه کودک پخش می‌شد که نادر سلیمانی بازی می‌کرد. در این سبک و سیاق برنامه‌سازی که سنت ناب زندگی ایرانی اسلامی را به کودکان می‌آموزد آیا در دستور کار شبکه قرار دارد؟

به نظرم پاسخ به این سوال را با یک سوال شروع کنم. چطور می‌شود مشارکت‌های تجاری را در برنامه‌های تلویزیونی آورد که هم هدف تربیتی مخاطب را محقق کند و هم هدف تجاری مشارکت‌کننده به سرمنزل مقصود برسد و هم مخاطب از این مشارکت آزار نبیند؟ الان برنامه “کارگاه نجار” برنامه‌ای است که حامی مالی دارد. ولی آنقدر در ذوق نمی‌زند که مخاطب را آزرده کند. ما می‌توانستیم یک مدل برنامه‌سازی‌های مشارکتی شبیه به این قابلمه‌‌ها جلو ببریم اما این مشارکت‌ها و هزینه‌های اسپانسرها را به شکل هوشمندانه‌تری مدیریت کردیم. هم شبکه راضی است و هم حمایت‌کننده مالی و هم مخاطب؛ سه ضلع این ماجرا به منافع خودشان می‌رسند.

شبکه کودک می‌داند که مهارت‌های دست‌ورزی باید تقویت شود

این نیاز به طراحی دارد؛ مثلاً شبکه کودک در منظومه خودش می‌داند مهارت‌های دست‌ورزی باید تقویت بشود و می‌داند نظام آموزش رسمی خیلی نمی‌تواند روی آن کار کند. به خاطر محدودیت‌های مالی که برای ساخت کارگاه‌ها وجود دارد، ما چه کمکی می‌توانیم انجام دهیم در برنامه‌های تلویزیونی بچه‌ها را تشویق کنیم که این مهارت‌ها را روی خودشان تقویت کنند. ساخت این برنامه نیاز به هزینه دارد یک شرکت ایرانی وجود دارد که این ابزارها را تولید می‌کند. این سه ضلع کنار هم قرار می‌گیرند یک برنامه خوب تولید می‌شود. یک تهیه‌کننده از طرف شبکه می‌آید حامی مالی حمایت خودش را انجام می‌دهد و به مخاطب هم باید آموزش‌هایی داده شود؛ در این حال خدمت رسانه‌ای، درست و جامع ارائه شده است. البته پیش از این شرکت “درسا” در بخش خدمات ارزش افزوده کار می‌کرد چندین قسمت حامی مالی برنامه “مل مل” بود اما موضوع توانمند‌سازی استفاده کودکان از فضای مجازی بود. “درسا” هم با این موضوع آمده بود به شبکه کمک می‌کرد کار جلو برود.

منبع: تسنیم

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

آخرین اخبار