یکی از نویسندگان فارس دغدغهها و نظرات خود در حوزههای مختلف نشر و از جمله ادبیات دفاع مقدس را مطرح کرد.
به گزارش کودک پرس ، نگرشهای متفاوت موجود در مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان، نگرانی از آینده تفکر دفاع مقدس، لزوم حمایت از پایاننامههای مشترک ادبیات پایداری و ادبیات کودک و دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور، بخشهایی از گفتوگوی ما با یکی از نویسندگان استان فارس که از فعالان ادبیات دفاع مقدس نیز به شمار میرود، است.
علی مرادی، کارشناسی ارشد ادبیات کودک و نوجوان، مدیرمسوول انتشارات بوی باران و مسوول خانه فرهنگ شهرستان مرودشت هستم.
تا الآن نزدیک به 8 عنوان کتاب مستقل و 4 عنوان اثر بهعنوان گردآورنده و بازآفرین از من به چاپ رسیده است.
کتابهای عزراییلیات، از آنهمه مرد، سوار سفیدپوش، آقا ولی، پهلوان کچل، وجبی، دخترک دوست داشت پر بکشد، تنهای تنها، پنج یار دبستانی، ما هشت نفر بودیم، درخت بلند و لالههای تنگاب اسامی این کتابها است.
در حوزه دفاع مقدس، برگزیده چهارمین و پنجمین جشنواره استانی شعر دفاع مقدس فارس شدهام، همچنین برگزیده چهارمین جشنواره خاطرهنویسی استان و تقدیری بخش کودک جشنواره رازستان بسیج هنرمندان فارس و نخستین جشنواره ادبی ملی مثل ماه هم بودهام.
با راهاندازی گرایش ادبیات پایداری در مقطع کارشناسی ارشد، گام مهمی در این حوزه برداشتهشده است. امیدوارم که با گذر زمان، این رشته عمق بیشتری بگیرد و نقش تأثیرگذارتری در این زمینه ایفا کند.
ما نویسندگان و پژوهشگران قابلی در استان داریم. گواه آن همین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس اخیر است که دکتر غلامرضا کافی و اکبر صحرایی با کتابهای خود بهعنوان برگزیده معرفی شدند.
در سالهای گذشته و جشنوارههای مشابه هم، دوستان دیگری مثل بیژن کیا، بابک طیبی، محمودی نورآبادی، حمید اکبرپور، دکتر محمد مرادی، دکتر عبدالرضا قیصری و… خوش درخشیدهاند.
دغدغهٔ شخصی من تولید آثار فاخر ادبی در این حوزه، در کنار تلاشی که برای حفظ و ترویج این فرهنگ میشود است. بهصورت طبیعی، راهاندازی چنین انجمنی میتواند کمک شایانی به تربیت و تقویت نویسندگان و شاعران در این حوزه کند.
قطعاً راهاندازی رشته دانشگاهی مختص این حوزه میتواند راهگشا باشد. بااینحال با توجه به اینکه هر دو گرایش ادبیات پایداری و ادبیات کودک، گرایشهای اصطلاحاً میانرشتهای هستند و در بطن خود امکان این همراهی و همنشینی رادارند؛ شاید بتوان با تعریف پایاننامههای مشترک و حمایت از آنها بهتر و سریعتر به این مهم دست پیدا کرد و بستر مناسب برای دانشگاهی شدن این مبحث را نیز فراهم آورد.
در حوزه بزرگسال بهطور اجمالی میتوان به مواردی چون نبودن امکانات مالی لازم برای پرداختن حرفهای به این مقوله، خودسانسوری و دیگر سانسوریهای بهجا و نا بهجای مستتر در این حوزه اشاره کرد.همچنین نبود یک تشکل قوی برای توزیع و معرفی آثار تولیدشده در استان و کشور و موارد دیگری را میتوان به این لیست افزود. در حوزه کودک و نوجوان میتوان، حساسیتها و نگرشهای متفاوت موجود در مبانی نظری ادبیات کودک و نوجوان و تفاوت در برخی گونههای ادبی کودک و نوجوان را نیز به این موارد اضافه کرد.
در این باب، دو نگاه وجود دارد. یک نگاه اعتقاد دارد که دنیای کودک دنیایی آرام و پاک و عاری از خشونت است و پرداختن به جنگ و آثار آن تأثیرات بدی بر این دنیا خواهد گذاشت.
نگاه دیگر میگوید: درست است که دنیای کودکان دنیایی آرام و پاک است؛ اما مگر نه اینکه بچهها در تعامل با جهان پیرامونشان زندگی میکنند و باید برای واقعیتهای زندگی بیرونی آماده شوند.
جنگ بیشک پدیدهای تلخ اما فراگیر است، لااقل در جغرافیایی که ما در آن قرار داریم. ضمن اینکه بهویژه در قالبی (دفاع مقدس) که ما به آن معتقدیم، همه مفاهیم جنگ منفی نیست و مفاهیمی چون ایثار، مقاومت، همدلی و…. هم وجود دارد.
با این رویکرد دوم که من هم با آن موافقترم، پرداختن ادبیات کودک به مقوله جنگ و دفاع مقدس لازم است.
منتها باید با ابزار خاص این حوزه و باهدف پرداختن به مفاهیم انسانی آن، به سراغ این مبحث رفت.
به اعتقاد بنده همانگونه که بهطور مثال در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، واحد طلاب، زنان و بسیاری از واحدهای دیگر راداریم، لازم است واحد کودک و نوجوان هم داشته باشیم تا بهطور تخصصی و متناسب با مخاطبان این حوزه در گونههای مختلف ادبی و هنری به تولید محتوا بپردازد.
سؤال خوبی است، اما به گمانم پاسخش را باید از بزرگان استان جویا شوید. به لحاظ فنی، بهجرئت عرض میکنم که ما هم شهدا و ایثارگران فراوانی را برای مطرحشدن در عرصه ملی داریم و هم نویسندگان توانمندی که بتوانند چنین آثاری را تولید کنند، کما اینکه چنین نیز کردهاند.
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بنیاد شهید و کنگره سرداران فارس تلاشهای خوبی در این رابطه داشته و دارند و بهتناوب گامهایی را برداشتهاند وبرمی دارند.
علاوه بر آن، ناشران و مؤسسات خصوصی نیز فعالیتهایی در این زمینه داشتهاند.
در تمام موضوعات هنوز جای خالی کار زیادی داریم، چراکه گستره کار فراوان است.
اما اگر بهطور ویژه بخواهم عنوان کنم، حوزه کودک و نوجوان و رمان با برداشت آزاد از وقایع و شخصیتهای دوران دفاع مقدس، جای خالی بیشتری برای کاردارند.
من بیشتر نگران آینده تفکر دفاع مقدس هستم. تفکری که خالق آنهمه حماسه بود و این روزها جایش بسیار خالی ست.
اجازه تجربه کردن و پرداختن به همه زوایای آن دوران و زدودن گرد سیاست و سیاسیکاری از این حوزه را یک مسئله مهم میدانم.
من شخصاً در هیچ حوزهای به هیچکس توصیهای نمیکنم!
من فقط آنها را در معرض تجربه کردن قرار میدهم تا خودشان به نتیجه برسند، چراکه معتقدم در ادبیات نمیشود ادا درآورد و ماندگار ماند.
شاید بشود مشهور شد، اما نمیتوان ماندگار شد؛ مگر اینکه آنچه مینویسی و میسرایی باور قلبی تو باشد و رسیدن به این باور، با توصیه کسی حاصل نمیشود.
من افتخار دوستی و شاگردی و همراهی بسیاری از بزرگان ادبیات فارس را داشته و دارم که نام بردن از هر یک، ناسپاسی در مقابل دیگران است.
از ارگانها هم، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس فارس، کنگره سرداران فارس و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان مرودشت بیشترین همکاری را با بنده داشتند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دیگران بخورند.
بله. اما نمیتوانم بگویم چون اولاً ریا میشود!! ثانیاً ممکن است آن دوستان نخواهند نامشان برده شود یا اصلاً نخواهند… بماند!
این یک مسئله پیچیده و چندوجهی و مبتلابه جامعه ماست.
یکی از فاکتورهای پایین بودن سرانه مطالعه، به کیفیت کتابها برمیگردد و فاکتورهای بسیار دیگری مثل نبود فرهنگ مطالعه در بین ما، ضعف سیستم آموزشی، شرایط اقتصادی و بسیاری موارد دیگر نیز دخیل هستند و درباره هرکدام میشود ساعتها صحبت و تجزیهوتحلیل کرد.
ارسال نظر