127014
۲۵ آذر ۱۳۹۶

قتل، فرجام تلخ تفريح ۳ پسر نوجوان در فريدونكنار

دو نفر از سه پسر نوجوان كه براي تفريح از پايتخت راهی شهرستان فرويدونكار شده بودند، تفريح‌شان را نيمه‌كاره رها كرده و به تهران بازگشتند.

به گزارش کودک پرس ، صبح روز 17 آذرماه يك خودروي شخصي مقابل ويلايي در شهرستان فريدونكنار توقف كرد. راننده كه مالك ويلا بود از خودرو پياده شده و دست روي زنگ ويلا گذاشت تا كرايه روزانه را از سه پسر تهراني كه روز گذشته آن‌جا را كرايه كرده بودند، بگيرد. وقتي كسي در را روي مالك ويلا باز نكرد، او كليد يدك انداخت و قدم به داخل ويلا گذاشت.

لحظاتي بعد او در حالي كه از پليس درخواست كمك مي‌كرد وحشت زده از ويلا خارج شد و تا رسيدن مأموران پليس همانجا منتظر ماند. هنوز زمان زيادي از تماس او نگذشته بود كه تيمي از مأموران پليس از راه رسيدند و همراه با مالك ويلا قدم به داخل ساختمان گذاشتند. آنها داخل خانه با جسد غرق خون يكي از پسران تهراني كه نوجوان 18 ساله‌اي به نام مجتبي بود، مواجه شدند. از دو پسر ديگر، اما خبري نبود.

 

 

لحظاتي بعد تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي در محل حاضر شدند. سپس جسد به دستور قاضي به پزشكي قانوني منتقل شد. مالك ويلا اولين كسي بود كه مورد تحقيق قرار گرفت. او گفت: «‌روز قبل سه پسر كه گفتند اهل تهران هستند ويلايم را اجاره كردند. توافق كرديم كه اجاره را روزانه از آنها بگيرم. امروز صبح براي گرفتن كرايه به در ويلا آمدم و زنگ زدم، اما كسي در را باز نكرد. وقتي به تماس‌هايم هم جواب ندادند نگران شدم كه مبادا برايشان اتفاقي افتاده باشد به خاطر همين با كليد يدك وارد ساختمان شدم و با جسد يكي از آنها مواجه شدم.‌»

بعد از به دست آمدن اين اطلاعات كارآگاهان پليس آگاهي فريدونكنار با نيابت قضايي راهي تهران شده و با دستور قاضي، مديرروستا بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي با كمك كارآگاهان اداره دهم پليس‌آگاهي تهران مأمور بازداشت دو مظنون عرفان-‌17‌ساله‌- و علي –‌‌18‌‌ساله‌- شدند.

در اولين گام كارآگاهان محل زندگي عرفان را در خيابان احسان در منطقه تهرانپارس شناسايي و 22 آذرماه او را بازداشت كردند. او در اولين تحقيقات ماجرا را اينگونه شرح داد: «‌16 آذرماه همراه مجتبي و علي راهي فريدونكنار شديم تا چند روزي را تفريح كنيم. ماشين متعلق به مجتبي بود و حدود 5‌صبح بود كه به فريدونكنار رسيديم و ويلايي براي استراحت اجاره كرديم. براي رفع خستگي راه مقداري مواد مصرف كرديم و بعد خوابيديم.

 

ساعتي بعد با صداي درگيري مجتبي و علي از خواب پريدم. علي را ديدم كه چاقوي خون آلود به دست دارد و بالاي سر مجتبي كه روي زمين افتاده بود، ايستاده است. از ديدن اين صحنه ترسيدم. علي هم به شدت ترسيده بود. وسايلمان را جمع كرده و به لب ساحل رفتيم. علي چاقو را به دريا انداخت. بعد با ماشين مجتبي به تهران برگشتيم. خودروي او را در خيابان احسان رها كرده و هر كدام به خانه‌هايمان رفتيم. بعد از اعتراف‌هاي عرفان بود كه كارآگاهان پليس ساعتي بعد خانه علي را در خيابان امين شناسايي و او را بازداشت كردند.

 

علي در اولين بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و در شرح ماجرا گفت: «‌حدود ساعت 7صبح بود كه خوابيديم. در حالت خواب و بيدار بودم كه متوجه شدم مجتبي گوشي تلفن همراهم را برداشت. او داشت شماره‌هاي خصوصي‌ام را يادداشت مي‌كرد. بلند شدم و به رفتارش اعتراض كردم. سر اين موضوع با هم دعوايمان شد و من چاقوي عرفان را كه روي مبل بود برداشتم و چند ضربه به شكم مجتبي زدم كه كشته شد. بعد همراه عرفان راهي دريا شديم و چاقو را داخل آب انداختم.

بعد از آن با ماشين مجتبي راهي تهران شديم تا اينكه بازداشت شدم. سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس‌آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به وقوع حادثه در شهرستان فريدونكنار، دو متهم در اختيار پليس آگاهي شهرستان فريدونكنار قرار گرفتند.

 

 

منبع: روزنامه جوان

 

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

آخرین اخبار